همه درياها چشم مرا به دوش مي برند - گندم و گیلاس نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گندم و گیلاس - نسخه متنی

منوچهر آتشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید














همه درياها چشم مرا به دوش مي برند

همه اين دريا ها

چه ژرف سبز

چه بي ژرفاي گل آلود

چشم مرا به دوش مي برند

مگر کجاي جهاننشسته اي

اي الهه تنها

بر کدام کرانه

که تمامي دريا ها

تنها چشم هاي مرا به شنه مي کشند

به هواي کرانه هاي ناپيدا ؟

هواي همه کرانه ها باراني است

و بر هر کرانه اي الهه تنها

دو زانو نشسته بر سنگي

و دور دست ها را مي کاود

تاريک و خيس و براق

تا دريايي فرا رسد

و بر زانوانش بپخشاند

چشم مرا











/ 67