يادگاري - گندم و گیلاس نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گندم و گیلاس - نسخه متنی

منوچهر آتشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید














يادگاري

روزي که به ميعاد نيامدي

به سايه تلخ اين سدر کهنسال

نگران جهت ها نشدم

نه هيس هيس بيشه پريشانم کرد

نه مويه گزها

کله گرفته

از هجوم تشباد

رنگ برشته گندمزار

و بوي گرمسيري کنار رسيده

غريزه بي قرارم را برتاباند

و اشتياق کشمکشي از جگر

به پنجهه ها شراره جهاند

چه کسي آمده است و کي به ياد مي آورد ؟

وسوسه بيهوده اي

هر از چندمان به سايه مي کشاند

تا ياوگي افقها را

آرايه اي از خيال برآويزيم

به سايه شيرين سدر

در بوي گرمسيري کنار رسيده مي پيچم

همين کافي است

و افق ها را به نيشخند زخمه مي زنم

پس به خنجر سوزاني

تصويري حک مي کنم به درخت

و کرکسي بر آن مي گمارم

به رسم يادگاري











/ 67