فراقي - گندم و گیلاس نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گندم و گیلاس - نسخه متنی

منوچهر آتشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید














فراقي

سپيده که سر بزند

نخستين روز روزهاي بي تو

آغاز مي شود

آفتاب سرگشته وپرسان

تا مرا کنار کدام سنگ

تنها بايد به تماشاي سوسني نوزاد

به نخستين دره سرگشتي هام

در انديشه تو ام

که زنبقي به جگر مي پروري

و نسترني به گريبان

که انگشت اشاره ات

به تهديد بازيگوشانه

منقار مي زند به هوا

و فضا را

سيراب مي کند از شبنم و گياه

سپيده که سر بزند خواهي ديد

که نيست به نظر گاه تو آن سدر فرتوتي که هر بامداد

گنجشکان بر شاخساران معطرش به ترنم

آخرين ستارگان کهکشان شيري را

تا خوابگاه آفتابيشان

بدرقه مي کردند

سپيده که سر بزند

نخستين روز روزهاي بي مرا

آغاز خواهي کرد

مثل گل سرخ تنهايي

آه خواهي کشيد

به پروانه ها خواهي انديشيد

و به شاخه سدري

که سايه نينداخته بر آستانه ات











/ 67