فراقي - گندم و گیلاس نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گندم و گیلاس - نسخه متنی

منوچهر آتشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید














فراقي

چشمي به بادها سپرده ام

دلي

چنانکه برگ سبزي

به منقار کبوتري

فراز شهرت سرگشته ام

گرد بامت مي گردم

و بر آن حياط کوچک که از کف آن

چون نهال ميخک دوردستي

جلوه مي کني

بي قرار مي شوم و

دل دل مي زنم

به سنيه ابر و به منقار کبوتر

شعرم از جنس گياه و آتش است

سرو است

که صداي بلند سبز مغرور دارد

و فرسوده که شود

درخت گلگون شعله خواهد شد

آميزه آتش و سبزينه است کلامم

زمستان گرمت مي کند

بهار منظرت را مي آرايد

و تابستان که فرارسد

سايه مي اندازد تا دراز بکشي

و زنبوران خورشيدي را نظاره کني

هر کجاي جهان باشي

دلي به پاره ابري و چشمي

به منقار کبوتري توان سپرد

مپندار که ديده نمي شوي











/ 67