صبح اردوگاه - گندم و گیلاس نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گندم و گیلاس - نسخه متنی

منوچهر آتشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید














صبح اردوگاه

چه قشقرقي

سپيده بر نيامده

روياي گنجشکان را آشفته است

بي خيال خفتگان اردوگاه

آنها

زنجيرهاي برنجي آوازشان را

از شاخه اي به شاخه ديگر مي بافند

و منقار به منقار ولوله مي کنند

درختان سدر و گز

اين بستر هميشه سر سبز خواب شبانه گنجشکان

طلسم شده اند در فضا

و بر درون پر غوغاي خود

نيم زلفي خمانده اند

اردوگاه اما

بي خيال زنجير بافي بي قرار گنجشکان

غلتي مي زند و پتو بر سر مي کشد

شاعر

نگران سپيده دم

رو به شمال کائنات زمزمه مي کند












/ 67