نصاب شتر - توضیح المسائل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

توضیح المسائل - نسخه متنی

محمد فاضل لنکرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

[ 366 ] كه پيش از آب كردن بر او واجب بوده بدهد.

مسأله 1972 - اگر طلا ونقره‌اى كه دارد خوب وبد داشته باشد، مى تواند زكات هر كدام از خوب وبد را از خود آن بدهد ولى بهتر است زكات همه آنها را از طلا ونقره خوب بدهد.

مسأله 1973 - طلا و نقره‌اى كه بيشتر از اندازه معمولى فلز ديگرى دارد، اگر خالص آن باندازه نصاب كه مقدار آن گفته شد برسد انسان بايد زكات آن را بدهد، وهمجنين پول طلا ونقره‌اى كه بيشتر از اندازه معمولى فلز ديگر دارد اگر به آن پول طلا ونقره بگويند در صورتى كه بحد نصاب برسد زكاتش بنابر احتياط، واجب است هر چند خالصش بحد نصاب نرسد.

وچنانچه شك دارد كه خالص آن باندازه نصاب هست يا نه، بنابر احتياط واجب بايد بوسيله آب كردن يا از راه ديگر خالص آن را معلوم كند يا بمقدارى زكات بپردازد تا يقين كند برئ الذمه شده است ومقدار لازم را پرداخته است.

مسأله 1974 - اگر طلا ونقره‌اى كه دارد بمقدار معمول فلز ديگر با آن مخلوط باشد، نمى تواند زكات آن را از طلا ونقره اى بدهد كه بيشتر از معمولى فلز ديگر دارد ولى اگر بقدرى بدهد كه يقين كند طلا ونقره خالصى كه در آن هست باندازه زكاتى مى باشد كه بر او واجب است، اشكال ندارد.

زكات شتر وگاو وگوسفند مسأله 1975 - زكات شتر وگاو وگوسفند غير از شرطهائى كه گفته شد دو شرط ديگر دارد:

اول: آن كه حيوان در تمام سال بيكار باشد، ولى اگر در تمام سال يكى دو روز كار كرده باشد بطورى كه حيوان كارگر محسوب نشود زكات آن واجب است.

[ 367 ] دوم: آن كه در تمام سال از علف بيابان بچرد، پس اگر تمام سال يا مقدارى از آن را از علف چيده شده، يا از زراعتى كه ملك مالك يا ملك كسى ديگر است بچرد زكات ندارد ولى اگر در تمام سال يكى دو روز از علف مالك چريده باشد باز زكات آن واجب است.

مسأله 1976 - اگر انسان براى شتر وگاو وگوسفند خود چراگاهى را كه كسى نكاشته بخرد يا اجاره كند وجوب زكاة در آن مشكل است ولى اگر براى چراندن در آن باج بدهد، بايد زكاة را بدهد.

نصاب شتر

مسأله 1977 - شتر دوازده نصاب دارد: اول: پنج شتر، وزكات آن يك گوسفند است وتا شماره شتر به اين مقدار نرسد زكات ندارد.

دوم: ده شتر، وزكات آن دو گوسفند است.

سوم: پانزده شتر، وزكات آن سه گوسفند است.

چهارم: بيست شتر، وزكات آن چهار گوسفند است.

پنجم: بيست وپنج شتر، وزكات آن پنچ گوسفند است.

ششم: بيست وشش شتر، وزكات آن يك شتر است كه داخل سال دوم شده باشد.

هفتم: سى وشش شتر، وزكات آن يك شتر است كه داخل سال سوم شده باشد.

هشتم: چهل وشش شتر، وزكات آن يك شتر است كه داخل سال چهارم شده باشد.

نهم: شصت ويك شتر، وزكات آن يك شتر است كه داخل سال پنجم [ 368 ] شده باشد.

دهم: هفتاد وشش شتر، وزكات آن دو شتر است كه داخل سال سوم شده باشد.

يازدهم: نود ويك شتر، وزكات آن دو شتر است كه داخل سال چهارم شده باشد.

دوازدهم: صد وبيست ويك شتر وبالاتر از آن است كه بايد يا چهل تا چهل تا حساب كند وبراى هر چهل تا يك شترى بدهد كه داخل سال سوم شده باشد يا پنجاه تا پنجاه تا حساب كند وبراى هر پنجاه تا يك شترى بدهد كه داخل سال چهارم شده باشد ويا با چهل وپنجاه حساب كند.

ولى در هر صورت بايد طورى حساب كند كه چيزى باقى نماند، يا اگر چيزى باقى مى ماند، از نه تا بيشتر نباشد، مثلا اگر 140 شتر دارد، بايد براى صد تا، دو شترى كه داخل سال چهارم شده وبراى چهل تا يك شتر ماده‌اى كه داخل سال سوم شده باشد بدهد.

مسأله 1978 - زكات ما بين دو نصاب واجب نيست.

پس اگر شماره شترهائى كه دارد از نصاب اول كه پنج است بگذرد، تابه نصاب دوم كه ده تا است نرسيده، فقط بايد زكات پنج تاى آن را بدهد وهمچنين است در نصابهاى بعد.

نصاب گاو

مسأله 1979 - گاو دو نصاب دارد: نصاب اول آن 30 رأس است كه وقتى شماره گاو به سى رسيد، اگر شرايطى را كه گفته شد داشته باشد، انسان بايد يك گوساله‌اى كه داخل سال دوم شده از بابت زكاة بدهد.

ونصاب دوم آن، چهل است وزكات آن يك گوساله ماده‌اى است كه داخل سال سوم شده باشد.

و زكات ما بين سى وچهل واجب نيست مثلا كسى كه سى ونه گاو دارد، فقط بايد زكات سى تاى آنها را بدهد، ونيز اگر از چهل گاو زيادتر داشته باشد تا به [ 369 ] شصت نرسيده، فقط بايد زكات چهل تاى آن را بدهد وبعد از آن كه به شصت رسيد، چون دو برابر نصاب اول را دارد، بايد دو گوساله‌اى كه داخل سال دوم شده بدهد وهمچنين هر چه بالا رود، بايد يا سى تاسى تا حساب كند يا چهل تا چهل تا يا با سى وچهل حساب نمايد وزكات آن را بدستورى كه گفته شده بدهد، ولى بايد طورى حساب كند كه چيزى باقى نماند، يا اگر چيزى باقى مى ماند از نه

/ 188