مراتب امر به معروف ونهى از منكر - توضیح المسائل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

توضیح المسائل - نسخه متنی

محمد فاضل لنکرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تقويت ظالم شود يا موجب تأييد او گردد يا موجب جرأت او شود بر ساير محرمات، واجب است اظهار حق وانكار باطل اگر چه تأثير فعلى نداشته باشد.

مراتب امر به معروف ونهى از منكر

مسأله 2871 - براى امر به معروف ونهى از منكر مراتبى است وجائز نيست با احتمال حاصل شدن مقصود از مرتبه پائين، به مرتبه ديگر عمل شود.

مسأله 2872 - مرتبه اول آن كه با شخص معصيت كار طورى عمل شود كه بفهمد براى ارتكاب او به معصيت، اين نحو عمل با او شده است، مثل اين كه از او رو برگرداند، يا با چهره عبوس با او ملاقات كند، يا ترك مراوده با او كند واز او اعراض كند به نحوى كه معلوم شود اين امور براى آن است كه او ترك معصيت كند وديگر تكرار ننمايد.

مسأله 2873 - اگر در اين مرتبه درجاتى باشد لازم است با احتمال تأثير درجه خفيف تر به همان اكتفا كند، مثلا اگر احتمال مى دهد كه با عدم تكلم با او، مقصود حاصل مى شود، به همان اكتفا كند وبه درجه بالاتر، عمل نكند، خصوصا اگر طرف، شخصى است كه اين نحو عمل موجب هتك او مى شود.

مسأله 2874 - اگر اعراض نمودن وترك معاشرت با معصيت كار موجب تخفيف معصيت مى شود يا احتمال بدهد كه موجب تخفيف مى شود، واجب است اگر چه بداند موجب ترك به كلى نمى شود، واين امر در صورتى است كه با [ 553 ] مراتب ديگر، نتواند از معصيت بطور كلى ويا بيش از اين مقدار جلوگيرى كند.

مسأله 2875 - مرتبه دوم از امر به معروف ونهى از منكر، امر ونهى به زبان است، پس با احتمال تأثير وحصول شرايط گذشته، واجب است اهل معصيت را نهى كنند، وتارك واجب را امر كنند به آوردن واجب.

مسأله 2876 - اگر احتمال بدهد كه با موعظه ونصيحت، معصيت كار ترك مى كند معصيت را، لازم است اكتفا به آن، ونبايد از آن تجاوز كند.

مسأله 2877 - اگر مى داند كه نصيحت تأثير ندارد، واجب است با احتمال تأثير امر ونهى الزامى كند، واگر تأثير نمى كند مگر با تشديد در گفتار وتهديد بر مخالفت، لازم است لكن بايد از دروغ ومعصيت ديگر احتراز شود.

مسأله 2878 - جايز نيست براى جلوگيرى از معصيت، ارتكاب معصيت مثل فحش ودروغ واهانت، مگر آن كه معصيت، از چيزهايى باشد كه مورد اهتمام شارع مقدس باشد وراضى نباشد به آن به هيچ وجه، مثل قتل نفس محترمه، در اين صورت بايد جلوگيرى كند به هر نحو كه ممكن است.

مسأله 2879 - اگر عاصى ترك معصيت نمى كند مگر به جمع مابين مرتبه اولى وثانيه از انكار، واجب است جمع به اين كه هم از او اعراض كند، وترك معاشرت نمايد وبا چهره عبوس با او ملاقات كند، وهم او را امر به معروف كند لفظا ونهى كند لفطا.

مسأله 2880 - مرتبه سوم توسل به زور وجبر است، پس اگر بداند يا اطمينان داشته باشد كه ترك منكر نمى كند يا واجب را بجا نمى آورد مگر با اعمال زور و جبر، واجب است لكن بايد تجاوز از قدر لازم نكند.

مسأله 2881 - اگر ممكن شود جلوگيرى از معصيت به اين كه بين شخص و معصيت حائل شود وبا اين نحو مانع از معصيت شود، لازم است اقتصار به آن اگر محذور آن كمتر از چيزهاى ديگر باشد. [ 554 ]

مسأله 2882 - اگر جلوگيرى از معصيت توقف داشته باشد بر اين كه دست معصيت كار را بگيرد يا او را از محل معصيت بيرون كند يا در آلتى كه به آن معصيت مى كند تصرف كند، جايز است، بلكه واجب است عمل كند.

مسأله 2883 - جايز نيست اموال محترمه معصيت كار را تلف كند مگر آن كه لازمه جلوگيرى از معصيت باشد، در اين صورت اگر تلف كند احتياط لازم آن است كه مثل يا قيمت آنرا بپردازد ودر غير اين صورت ضامن ومعصيت كار است.

مسأله 2884 - اگر جلوگيرى از معصيت توقف داشته باشد بر حبس نمودن معصيت كار در محلى يا منع نمودن از آن كه به محلى وارد شود، واجب است، با مراعات مقدار لازم وتجاوز ننمودن از آن.

مسأله 2885 - اگر توقف داشته باشد جلوگيرى از معصيت، بر كتك زدن و سخت گرفتن بر شخص معصيت كار، ودر مضيقه قرار دادن او جايز است، لكن لازم است مراعات شود كه زياده روى نشود، وبهتر بلكه احتياط لازم آنست كه در اين امر ونظير آن اجازه از مجتهد جامع الشرايط گرفته شود.

مسأله 2886 - اگر جلوگيرى از منكرات واقامه واجبات موقوف باشد بر جرح وقتل، جائز نيست مگر به اذن مجتهد جامع الشرائط با حصول شرائط آن.

مسأله 2887 - اگر منكر از امورى است كه شارع اقدس به آن اهتمام مى دهد وراضى نيست به وقوع آن به هيچ وجه، جايز است دفع آن بهر نحو كه ممكن باشد، مثلا اگر كسى خواست يك شخص را كه جايز القتل نيست بكشد بايد از او جلوگيرى كرد، واگر ممكن نيست دفاع از قتل مظلوم مگر به قتل ظالم، جائز است بلكه واجب است، ولازم است از مجتهد اذن حاصل نمايد لكن بايد مراعات شود كه در صورت امكان جلوگيرى به نحو ديگرى كه به قتل منجر نشود به آن نحو عمل كند، واگر از حد لازم تجاوز كند معصيت كار واحكام متعددى بر او جارى خواهد شد. [ 555 ]

/ 188