مسأله 2161 - فروش ميوهاى كه گل آب آن ريخته ودانه بسته بطورى كه معمولا ديگر از آفت گذشته باشد، پس از چيدن صحيح است.ونيز فروختن غوره بر [ 402 ] درخت اشكال ندارد، اما مقدار آنها بايد بهوسيله تخمين كارشناس معلوم شود.مسأله 2162 - اگر بخواهند ميوهاى را كه بر درخت است، پيش از آن كه گلش بريزد بفروشند، بايد چيزى كه داراى ماليت وقابل فروش جداگانه وملك فروشنده باشد با آن ضميمه نمايند.مسأله 2163 - اگر خرمايى را كه زرد يا سرخ شده، بر درخت بفروشند اشكال ندارد، ولى نبايد عوض آن را خرما بگيرند.مسأله 2164 - فروختن خيار وبادمجان وسبزيها ومانند اينها كه سالى چند مرتبه چيده مى شود، در صورتى كه ظاهر ونمايان شده باشد ومعين كنند كه مشترى در سال چند دفعه آن را بچيند اشكال ندارد.مسأله 2165 - اگر خوشه گندم وجو را بعد از آن كه دانه بسته، به چيز ديگرى غير گندم وجو بفروشند اشكال ندارد.
نقد ونسيه
مسأله 2166 - اگر جنسى را نقد بفروشند، خريدار وفروشنده، بعد از معامله مى توانند جنس وپول را از يكديگر مطالبه نموده وتحويل بگيرند وتحويل دادن خانه وزمين ومانند اينها به اين است كه آن را در اختيار خريدار بگذارند كه بتواند در آن تصرف كند، وتحويل دادن فرش ولباس ومانند اينها به اين است كه آن را طورى در اختيار خريدار بگذارند كه اگر بخواهد آن را به جاى ديگر ببرد فروشنده جلوگيرى نكند.مسأله 2167 - در معامله نسيهبايد مدت كاملا معلوم باشد، پس اگر جنسى را بفروشد كه سر خرمن پول آن را بگيرد، چون مدت كاملا معين نشده معامله باطل است.مسأله 2168 - اگر جنسى را نسيه بفروشد، پيش از تمام شدن مدتى كه قرار [ 403 ] گذاشتهاند، نمى تواند عوض آن را از خريدار مطالبه نمايد، ولى اگر خريدار بميرد واز خودش مال داشته باشد، فروشنده مى تواند پيش از تمام شدن مدت، طلبى را كه دارد از ورثه او مطالبه نمايد.مسأله 2169 - اگر جنسى را نسيه بفروشد، بعد از تمام شدن مدتى كه قرار گذاشتهاند، مى تواند عوض آن را از خريدار مطالبه نمايد، ولى اگر خريدار نتواند بپردازد، بايد او را مهلت دهد.مسأله 2170 - اگر به كسى كه قيمت جنس رانمى داند، مقدارى نسيه بدهد و قيمت آن را به او نگويد معامله باطل است.ولى اگر به كسى كه قيمت نقدى جنس را مى داند نسيه بدهد وگرانتر حساب كند، مثلا بگويد جنسى را كه به تو نسيه مى دهم تومانى يك ريال از قيمتى كه نقد مى فروشم گرانتر حساب مى كنم واو قبول كند اشكال ندارد.مسأله 2171 - كسى كه جنسى را نسيه فروخته وبراى گرفتن پول آن مدتى قرار داده، اگر مثلا بعد از گذشتن نصف مدت، مقدارى از طلب خود را كم كند و بقيه را نقد بگيرد اشكال ندارد.معامله سلف مسأله 2172 - معامله سلف آن است كه جنس فروخته شده كلى باشد و مشترى پول را بدهد كه بعد از مدتى جنس را تحويل بگيرد واگر بگويد اين پول را مى دهم كه مثلا بعد از شش ماه فلان جنس را بگيرم وفروشنده بگويد قبول كردم، يا فروشنده پول را بگيرد وبگويد فلان جنس را فروختم كه بعد از شش ماه تحويل بدهم معامله صحيح است.مسأله 2173 - اگر پولى را كه از جنس طلا يا نقره است را سلف بفروشد و عوض آن را پول طلا يا نقره بگيرد معامله باطل است.ولى اگر جنسى را سلف بفروشد وعوض آن را جنس ديگر يا پول بگيرد معامله صحيح است.واحتياط [ 404 ] مستحب آن است، در عوض جنسى كه مى فروشد پول بگيرد وجنس ديگر نگيرد.
شرايط معامله سلف
مسأله 2174 - معامله سلف شش شرط دارد:اول: خصوصياتى را كه قيمت جنس بواسطه آنها فرق مى كند معين نمايند.ولى دقت زياد هم لازم نيست، همين قدر كه مردم بگويند خصوصيات آن معلوم شده كافى است، پس معامله سلف در نان وگوشت وپوست حيوان ومانند اينها در صورتى كه نشود خصوصياتشان را بطورى معين كنند كه براى مشترى مجهول نباشد ومعامله غررى باشد باطل است.دوم: پيش از آن كه خريدار وفروشنده از هم جدا شوند، خريدار تمام قيمت را به فروشنده بدهد، يا به مقدار پول آن از فروشنده طلبكار نقدى باشد و طلب خود را بابت قيمت جنس حساب كند واو قبول نمايد وچنانچه مقدارى از قيمت آن را بدهد، اگر چه معامله به آن مقدار صحيح است ولى فروشنده مى تواند معامله همان مقدار را به هم بزند.سوم: مدت را كاملا معين كنند، واگر مثلا بگويد تا اول خرمن جنسى را تحويل مى دهم چون مدت كاملا معلوم نشده معامله باطل است.چهارم: وقتى را براى تحويل جنس معين كنند كه در آن وقت، جنس به قدرى كمياب نباشد كه فروشنده نتواند آنرا تحويل دهد.پنجم: جاى تحويل جنس را معين نمايد، ولى اگر از حرفهاى آنان جاى آن معلوم باشد لازم نيست اسم آن جا را ببرند.ششم: وزن يا پيمانه يا