مسأله 2509 - كسى كه به واسطه نداشتن زن به حرام مى افتد، واجب است زن بگيرد اين وجوب به خاطر جلوگيرى از حرام است كه اگر مطمئن شود كه به حرام مى افتد واجب است زن بگيرد.مسأله 2510 - اگر شوهر در عقد شرط كند كه زن باكره باشد وبعد از عقد [ 472 ] معلوم شود كه باكره نبوده، مى تواند عقد را به هم بزند.وهمچنين است اگر لفظا شرط بكارت نشده باشد ليكن مبنى عقد عرفا بر بكارت زوجه باشد.مسأله 2511 - ماندن مرد وزن نامحرم در محل خلوتى كه كسى در آن جا نيست وديگرى هم نمى تواند وارد شود در صورتيكه احتمال فساد برود حرام است ولى اگر طورى باشد كه كس ديگر بتواند وارد شود، يا بچهاى كه خوب وبد را مى فهمد در آنجا باشد يا احتمال فساد نرود اشكال ندارد.مسأله 2512 - اگر مرد مهر زن را در عقد معين كند وقصدش اين باشد كه آن را ندهد، عقد صحيح است ولى مهر را بايد بدهد.مسأله 2513 - مسلمانى كه منكر خدا يا پيغمبر شود، يا حكم ضرورى دين يعنى حكمى را كه مسلمانان جزء دين اسلام مى دانند مثل واجب بودن نماز و روزه انكار كند، در صورتى كه منكر شدن آن حكم، به انكار خدا يا پيغمبر برگردد وبداند آن حكم ضرورى دين است مرتد مى شود، وهمچنين است اگر منكر معاد شود يا از خوارج ونواصب وغلات گردد.مسأله 2514 - اگر زن پيش از آن كه شوهرش با او نزديكى كند بطورى كه در مسأله پيش گفته شد مرتد شود، عقد او باطل مى گردد وهمچنين است اگر بعد از نزديكى مرتد شود ولى يائسه باشد يعنى اگر سيده است شصت سال واگر سيده نيست پنجاه سال او تمام شده باشد.اما اگر يائسه نباشد، بايد به دستورى كه در احكام طلاق گفته خواهد شد عده نگهدارد، پس اگر در بين عده، مسلمان شود عقد باقى واگر تا آخر عده مرتد بماند عقد باطل است.مسأله 2515 - كسى كه پدر يا مادرش در موقع بسته شدن نطفه او مسلمان بودهاند، چنانچه بعد از بالغ شدن اظهار اسلام كند، اگر مرتد شود زنش بر او حرام مى شود وبايد به مقدارى كه در احكام طلاق گفته مى شود عده وفات نگهدارد و در اصطلاح فقهاء به چنين شخصى مرتد فطرى مى گويند. [ 473 ] مسأله 2516 - مردى كه از پدر ومادر غير مسلمان به دنيا آمده ومسلمان شده اگر پيش از نزديكى با عيالش مرتد شود ويا زنش يائسه باشد، عقد او باطل مى گردد، واگر بعد از نزديكى مرتد شود وزن او در سن زنانى باشد كه حيض مى بينند، زن او بايد به مقدارى كه در احكام طلاق گفته مى شود عده نگهدارد، پس اگر پيش از تمام شدن عده، شوهر او مسلمان شود عقد باقى وگرنه باطل است.ولى در صورت اول نيز بهتر است عقد او تجديد شود ودر اصطلاح فقهاء به چنين شخصى مرتد ملى گويند.مسأله 2517 - اگر زن در عقد با مرد شرط كند كه او را از شهرى بيرون نبرد و مرد هم قبول كند، نبايد زن را از آن شهر بدون رضايت او بيرون ببرد.مسأله 2518 - اگر زن انسان از شوهر سابقش دخترى داشته باشد، انسان مى تواند آن دختر را براى پسر خود كه از آن زن نيست عقد كند ونيز اگر دخترى را براى پسر خود عقد كند مى تواند با مادر آن دختر ازدواج نمايد.مسأله 2519 - اگر زنى از زنا آبستن شود، جايز نيست بچهاش را سقط كند.مسأله 2520 - اگر كسى با زنى كه شوهر ندارد ودر عده كسى هم نيست زنا كند، چنانچه بعد او را عقد كند وبچهاى از آنان پيدا شود، در صورتى كه ندانند از نطفه حلال است يا حرام، آن بچه حلال زاده است.مسأله 2521 - اگر مرد نداند كه زن در عده است يا نداند كه عقد در عده حرام است وبا او ازدواج كند، چنانچه زن هم نداند وبچهاى از آنان به دنيا آيد، حلال زاده است وشرعا فرزند هر دو مى باشد ولى اگر زن مى دانسته كه در عده است ومى دانسته كه عقد در عده حرام است شرعا بچه، فرزند پدر است، ودر هر دو صورت عقد آنان باطل است وبه يكديگر حرام ابدى مى باشند.مسأله 2522 - اگر زن بگويد يائسهام نبايد حرف او را قبول كرد، ولى اگر بگويد شوهر ندارم حرف او قبول مى شود بشرط آن كه متهم نباشد واگر متهم [ 474 ] باشد بهتر است تحقيق كند.مسأله 2523 - اگر بعد از آن كه با زنى ازدواج كرد، كسى بگويد آن زن شوهر داشته وزن بگويد نداشتم، چنانچه شرعا ثابت نشود كه زن شوهر داشته، بايد حرف زن را قبول كرد.ولى اگر آن كس مورد وثوق باشد بنابر احتياط واجب آن مرد بايد با طلاق از آن زن جدا شود.مسأله 2524 - حفظ وپرورش نوزاد پسر تا دو سال ونوزاد دختر تا هفت سال حق مادر است به شرط اين كه عاقل ومسلمان وآزاد باشد وديگرى شوهر