توضیح المسائل نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
اگر مقدار كمتر در قيمت مساوى با مقدار بيشتر همجنس آن باشد وكسى كه مقدار كمتر را مى دهد، براى خلاصى از فروش آن به زيادتر از همجنس، چيزى علاوه كند مثلا يك من گندم اعلا ويك دستمال را به يك من ونيم گندم متوسط بفروشد اشكال ندارد، و همچنين است اگر از هر دو طرف چيزى زياد كنند مثلا يك من گندم ويك دستمال را به يك من ونيم گندم ويك دستمال بفروشد.مسأله 2136 - اگر چيزى را كه مثل پارچه با متر وذرع مى فروشند يا چيزى را كه مثل گردو وتخم مرغ با شماره معامله مى كنند، بفروشد وزيادتر بگيرد مثلا ده تا تخم مرغ بدهد ويازده تا بگيرد اشكال ندارد.وچنانچه ده عدد تخم مرغ را به يازده عدد در ذمه بفروشد لازم نيست بين آنها امتياز باشد زيرا خريد وفروش محقق مى شود مثلا مى تواند ده عدد تخم مرغ بزرگ را به 11 عدد تخم مرغ متوسط به ذمه بفروشد، واز اين قبيل است فروش اسكناس، يعنى مى تواند اسكناس نقد را به زيادتر از آن با مدت بفروشد مثلا هزار تومان نقد را به هزار و دويست تومان بفروشد كه بعد از شش ماه ديگر وصول كند، وهمچنين خريد وفروش يا صرف كردن اسكناس به اسكناس يا اسكناس به دلار يا ساير ارزهاى خارجى توسط بانكها يا صرافى ها واشخاص اشكال ندارد ولى قرض ربوى حرام است.مسأله 2137 - جنسى را كه در بعضى از شهرها باو زن، يا پيمانه مى فروشند و در بعضى از شهرها با شماره معامله مى كنند اگر در شهرى كه آن را با وزن يا [ 397 ] پيمانه مى فروشند زيادتر بگيرد ربا وحرام است ودر شهر ديگر ربا نيست.مسأله 2138 - اگر چيزى را كه مى فروشد وعوضى را كه مى گيرد از يك جنس نباشد زيادى گرفتن اشكال ندارد، پس اگر يك من برنج بفروشد ودو من گندم بگيرد معامله صحيح است.مسأله 2139 - اگر جنسى را كه مى فروشد وعوضى را كه مى گيرد از يك چيز عمل آمده باشد، بايد در معامله زيادى نگيرد، پس اگر يك من روغن بفروشد و در عوض آن يك من ونيم پنير بگيرد، ربا وحرام است وهمچنين است اگر ميوه رسيده را با ميوه نارس معامله كند نمى تواند زيادى بگيرد.مسأله 2140 - جو وگندم در ربا يك جنس حساب مى شود، پس اگريك من گندم بدهد ويك من وپنج سير جو بگيرد، ربا و حرام است.ونيز اگر مثلا ده من جو بخرد كه سر خرمن ده من گندم بدهد، چون جو را نقد گرفته وبعد از مدتى گندم را مى دهد، مثل آن است كه زيادى گرفته وحرام مى باشد.مسأله 2141 - اگر مسلمان از كافرى كه در پناه اسلام نيست ربا بگيرد اشكال ندارد ونيز پدر وفرزند وزن وشوهر مى توانند از يكديگر ربا بگيرند.شرايط فروشنده وخريدار مسأله 2142 - براى فروشنده وخريدار شش چيز شرط است:اول: آن كه بالغ باشند.دوم: آن كه عاقل باشند.سوم: آن كه مجتهد جامع الشرائط آنان را از تصرف در اموالشان جلوگيرى نكرده باشد.چهارم: آن كه قصد خريد وفروش داشته باشند پس اگر مثلا به شوخى بگويد مال خود را فروختم، معامله باطل است.پنجم: آن كه كسى آنها را مجبور نكرده باشد.ششم: آن كه جنس وعوضى را كه مى دهند مالك باشند يا مثل پدر وجد صغير، اختيار مال در دست آنان باشد، واحكام اينها در مسائل آينده گفته خواهد شد. [ 398 ] مسأله 2143 - معامله با بچه نا بالغ باطل است، اگر چه پدر يا جد آن بچه به او اجازه داده باشند كه معامله كند، ولى اگر بچه مميز باشد وچيز كم قيمتى را كه معامله آن براى بچهها متعارف است معامله كند اشكال ندارد، ونيز اگر طفل وسيله باشد كه پول را به فروشنده بدهد وجنس را به خريدار برساند، يا جنس را به خريدار بدهد وپول را به فروشنده برساند، - چون واقعا دو نفر بالغ با يكديگر معامله كردهاند - معامله صحيح است، ولى بايد فروشنده وخريدار يقين داشته باشند كه طفل جنس وپول را به صاحب آن مى رساند.مسأله 2144 - اگر از بچه نا بالغ چيزى بخرد، يا چيزى به او بفروشد بايد جنس يا پولى را كه از او گرفته به صاحب آن بدهد، يا از صاحبش رضايت بخواهد.واگر صاحب آن را نمى شناسد وبراى شناختن او هم وسيلهاى ندارد بايد چيزى را كه از بچه گرفته از طرف صاحب آن مظالم بدهد ولى اگر چيزى را كه گرفته مال خود صغير باشد بايد به وليش برساند، واگر او را پيدا نكرد به مجتهد جامع الشرائط بدهد.مسأله 2145 - اگر كسى با بچه نا بالغ معامله كند وجنس يا پولى كه به بچه داده از بين برود نمى تواند از بچه يا ولى او مطالبه كند.مسأله 2146 - اگر خريدار يا فروشنده را به معامله مجبور كنند چنانچه بعد از معامله راضى شود وبگويد راضى هستم، معامله صحيح است ولى احتياط مستحب آن است كه دوباره صيغه معامله را بخوانند.مسأله 2147 - اگر انسان مال كسى را دون اجازه او بفروشد چنانچه صاحب مال به فروش آن راضى نشود واجازه نكند معامله باطل است.مسأله 2148 - پدر وجد پدرى طفل در صورتى مى توانند مال طفل را بفروشند كه