و من عالم الصور و الالفاظ صوره و لفظا
الخ]) . ( 1 ) كيف كان در استرواح از اين سر مقنع گوييم : سر هر چيز لطيفه و حقيقت مخفى او است كه از آن
تعبير به حصه وجودى آن نيز مى كنند و همين سر و حصه وجودى
جدول ارتباط به بحر بيكران متن اعيان است .
جدولى از بحر وجودى حسن
بى خبر از جدول و درياستى
بى خبر از جدول و درياستى
بى خبر از جدول و درياستى
ظلالات اسماء ذاتند پس اعظم اسماء حقيقت الوهيت
اسم الله است .و اسم اعظم در مرتبه افعال اسم قادر و
قدير است كه ام اند
زيرا اسم خالق و بارى و مصور و قابض و باسط و امثال آنها بمنزله سدنه اسم قادرند .و اعظميت اسما را مرتبت ديگر نيز هست كه اختصاص به تعريف دارد پس هر اسمى كه در تعريف حق سبحانه اتم
از ديگرى است اعظم از آن است خواه تعريف در مرتبت لفظ و كتابت باشد و خواه در مرتبت خارج از آن كه عين
خارجى خواهد بود و اين راجع به همان سر و حصه ياد شده است كه اسم اعظم اختصاص به انسان كامل مى يابد ([
من رأنى فقد رأى الله ]) پس وجود خاتم اعظم اسماء الله است و همچنين ديگر كلمات تامه و اسماى حسنى الهى
. ([ تلك
1 فصوص الحكم
ص 70
ط 1 .