تجدد امثال و حركت جوهرى
همه تجليات در مظاهر و مجالى بى وقفه و پى در پى اند آنچنان كه هيچ تراخى بين دو تجلى در هيچ اسم و عيننيست و تعبير به پس و سپس در پارسى و([ ف]) و([ ثم]) در تازى بين دو تجلى فقط مقتضى تقدم رتبى قبلى بر بعدى
است . قلب بويژه از آن انسان كامل مرآت اين ظهورات تجليات است . اين ظهورات تجليات دمبدم تجديد خلق در
هر دم است كه انسان شاعر بدان نيست حتى به نفس خودش هم كه در آن پيش نبود و پس از آن بود شد قوله تعالى
([ بل هم فى لبس من خلق جديد])
اين تجديد خلق
تجدد امثال است چنانكه در قبل بدان اشارتى شد .
شد مبدل آب اين جو چند بار
عكس ماه و عكس اختر بر قرار
عكس ماه و عكس اختر بر قرار
عكس ماه و عكس اختر بر قرار
خواه در عارى از ماده و خواه در ممنو به آن اسارى است . لطافت و رقت حجاب به اين معنى است كه صانع جلت
عظمته و على اصنعه از بسكه نقاش و مصور چيره دست است از تجدد امثالى كه پى در پى مى آورد
به تجدد آن و
آوردن امثال آن پى