نبيا]) و فرموده است : ([ ان الياس كان من المرسلين]) .هر مشكلى را بايد از راه مخصوص به خود آن حل كرد هر نتيجه را صغرى و كبرى خاصى است و هر مقدمات را ارتباطى خاص با مطلوبش است همچنين فهم مسائل امامت و نيل به ادراك اين گونه امهات عقائد كه از غوامض اسرار معارف حقه الهيه است بايد از طريق خاص به آن و از اهل آن تحصيل كرد . و به توفيقات حق سبحانه در اين رساله به برخى از رموز آن اشاراتى رفت و([ لعل الله يحدث بعد ذلك أمرا]) . جندى را در بيان مقام ادريسى الياسى انسان كامل كلامى مناسب نقل است كه ابن فنارى در فصل پنجم سابقه تمهيد جملى([ مصباح الانس]) از وى نقل كرده است .وى پس از تقديم چند اصل در امكان اين كه يك شى ء به دو اعتبار مظهر و ظاهر شود گويد : ([ فالانسان الكامل مظهر له من حيث الاسم الجامع و لذا كان له نصيب من شأن مولاه فاذا تحقق بمظهريه الاسم الجامع كان التروح من بعض حقائقه اللازمه فيظهر فى صور كثيره من غير تقيد