تعينات شئون الهى و خصوصيات نسب علميه و صور عينيه او هستند كه عين ظاهر او سبحانه و شأن باطن او تعالى شأنه است چه اينكه حق به حسب عين أحدى و به حسب اسماء كثير است و كون در لسان صدق اين فريق جمع بين آن دو است و انسان كامل كه جامع آثار كل اسماء است كون جامع است كه مرآه جامعه بين صفات قدم و حدثان يعنى برزخ بين وجوب و امكان است .تجلى حق متحقق به كمال ذاتى متوقف بر ظهور است هر چند به حسب ذاتش منزه از استكمال به مصالح و اغراض و غنى از عالمين است . و مظهر اتم آن مربوب اسم شريف الله است كه قبله و قدره جميع اسماء و غايت حركت وجودى و ايجادى و كمال عالم كونى طبيعى و مقصد نهائى قوافل نشأه عنصرى اعنى انسان كامل است كه آخر مظاهر است و از اينجا غرض و سر ياد شده حاصل گردد فافهم . فيض الهى منقسم به اقدس و مقدس است و مقدس مترتب بر اقدس است كه اقدس عبارت از تجلى حبى ذاتى موجب وجود اشياء و استعدادات آنها در حضرت علميه است چنانكه خود فرمود : ([ كنت كنزا مخفيا فأحببت أن أعرف ]) و فيض مقدس عبارت از تجليات اسمائيه است كه موجب ظهور آنچه را كه استعدادات اعيان ثابته در خارج اقتضا دارد مى باشد . و به بيان ديگر به فيض اقدس اعيان ثابته و استعدادات اصليه آنها در حضرت علميه حاصل مى شود و به فيض مقدس آنچه را كه آن اعيان ثابته با لوازم و توابع شان در خارج اقتضاء مى كند حاصل مى گردد لذا در وجه تسميه فيض به اقدس گفته اند كه اقدس است از اين كه فيض غير مفيض باشد و يا اقدس از شوائب كثرت اسمائيه و نقائص حقائق امكانيه است بخلاف فيض مقدس فافهم .