صفت طعام هندي - انتخاب از مثنویات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

انتخاب از مثنویات - نسخه متنی

امیرخسرو دهلوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صفت طعام هندي





  • گرم ترين كارگزاران خوان
    خوانچه ى آراسته بيش از هزار
    بانگ روا رو كه ز اختر گذشت
    گشت علم از خورش ارجمند
    صد قدح از شيره ى آب نبات
    كرد گز رسوئى حريفان نخست
    شربت لبگير كزان آب خورد
    از پس آن دور درآمد بخوان
    نان تنگ صاف بران گونه بود
    نان نگوييم كه قرص خورست
    نان تنورى ز طرف قبه بست
    كاك در آن مرتبه رو ترش كرد
    يافته سنبو سه ز تلي ار
    خواند زبان بره پهلوى بز
    پهلوى مسلوخ هلالى گشاد
    چرب دم دنبه دو من يكسره
    خنده برون داد سر گو سپند
    دنبه ى كوهى كه بهر خوانچه بر
    صد نعم از هر نمطى ديگ پز پخته بسى مرغ بهر گونه طرز
    پخته بسى مرغ بهر گونه طرز



  • مايده كردند ز مطبخ روان
    بر همه الوان نعم كرده بار
    بلك زنه خوانچه صلا بر گذشت
    خوانچه از آن ساخت سه پايه بلند
    در مزه هم شيره ى آب حيات
    كام مى آلوده ز جلاب شست
    جان گسسته بتوان وصل كرد
    دائره ى مهر شده دور نان
    كز تنگى رو به دگر سو نمود
    عيسى اگر خوان بكشد درخورست
    زانك بخوان شه ى عالم نشست
    لاجرمش روئى چنان مانده زرد
    بره ى بريان شرف از قرص خور
    بر سر پولاد، كه منى ارز
    طرفه كه سى غره بيك سلخ زاد
    چرب تر از دم دنبك آهو بره
    هم به جوانى شده دندان بلند
    ده مه رفته و دو قرنش بسر
    مردم از آن لب كزو انگشت مز ازو لج و تيهو و دراج و چرز
    ازو لج و تيهو و دراج و چرز


/ 179