6- نور چهره و سر بريده امام ـ عليه السلام ـ - گلچيني از معجزات شگفت انگيز معصوم(ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گلچيني از معجزات شگفت انگيز معصوم(ع) - نسخه متنی

محمد رضا اکبري

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


6- نور چهره و سر بريده امام ـ عليه السلام ـ

وقتي امام حسين ـ عليه السلام ـ در يك محل تاريكي قرار مي‌گرفت بخاطر نوري كه از پيشاني و گلوي حضرت ساطع بود مردم بسوي او هدايت مي‌شدند. و پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ همواره پيشاني و گلوي آن حضرت را مي‌بوسيد.[1]

نور سر بريده امام ـ عليه السلام ـ

وقتي لشكر اين زياد سرهاي بريده امام حسين ـ عليه السلام ـ و يارانش را حمل مي‌كردند تا به يزيد برسانند. در بين راه كنار دير راهب فرود آمدند و سر امام حسين ـ عليه السلام ـ را در صندوق گذاردند.

نيمه‌هاي شب بود كه راهب بانگي شنيد. چون گوش فرا داد شنيد كه همه ذكر خدا و تسبيح و تقديس الهي بود. برخاست و سر از دير بيرون آورد مشاهده كرد از صندوقي كه در كنار ديوار گذارده‌اند نوري بزرگ بسوي آسمان بلند است و فرشتگان دسته دسته از آسمان فرود مي‌آيند و مي‌گويند: السلام عليك يابن رسول‌الله، السلام عليك يا ابا عبدالله، صلوات الله و سلامه عليك.

راهب مسيحي از مشاهده اين امور در تعجب شد و ناله و بيتابي بر او مستولي گرديد. وقتي سفيده صبح دميد از محل عبادت خود بيرون شد و به ميان لشكر آمد و پرسيد: بزرگ لشكر كيست؟

جواب دادند: خولي است. نزد خولي آمد و سؤال كرد در اين صندوق چيست؟

جواب داد: سر حسين بن علي بن ابيطالب است.[2]


[1] . بحارالانوار، ج 44، ص 188.

[2] . منتهي الامال، ص 423.


/ 112