3- آگاهي از پايان عمر ديگران
اسحاق بن عمار گويد: شنيدم موسي بن جعفر ـ عليه السلام ـ مرگ مردي را به او خبر ميداد.با خود گفتم: آيا او ميداند كه هر يك از شيعيانش در چه زماني خواهد مرد؟امام ـ عليه السلام ـ نگاهي غضبناك به من كرد و فرمود: اي اسحاق«رشيد هجري» علم مرگ و و مصيبتهاي مردم را ميدانست و امام كه به دانستن آن سزاوارتر است. آن گاه فرمود: اي اسحاق هر چه ميخواهي انجام ده كه عمر تو گذشته است و تا دو سال ديگر خواهي مرد و برادران و خانوادهات اندكي پس از تو اختلاف پيدا ميكنند و به يكديگر خيانت ميورزند تا جائي كه دشمنانشان آنها را سرزنش ميكنند. باز هم شك ميكني كه من زمان مرگ شيعيانم را ميدانم؟عرض كردم: از آنچه در سينه من گذشت استغفار ميكنم.مدتي نگذشت كه اسحاق مرد و خاندان عمار دست نياز به مردم دراز كردند و به فقر شديدي گرفتار شدند.[1]
[1] . اصول كافي، باب مولد ابي الحسن موسي بن جعفر ـ عليهم السلام ـ ، ح 7.