9- يك خبر غيبي - گلچيني از معجزات شگفت انگيز معصوم(ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گلچيني از معجزات شگفت انگيز معصوم(ع) - نسخه متنی

محمد رضا اکبري

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


9- يك خبر غيبي

سدير صيرفي گويد: رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ را در خواب ديدم كه در جلوي روي او ظرفي است كه با دستمال پوشيده است. به او نزديك شدم و بر او سلام كردم. حضرت جواب سلام مرا داد و سپس دستمال را از ظرف برداشت. مشاهده كردم در آن خرماي تازه است و شروع بخوردن كرد. به او نزديك شدم و گفتم يا رسول الله به من هم خرما بدهيد! يك خرما به من داد و خوردم و دوباره عرض كردم يا رسول الله خرماي ديگري به من بدهيد و خرماي ديگري به من داد و آن را خوردم و همين كه مي‌خوردم خرماي ديگري درخواست مي‌كردم تا اينكه هشت خرما از او گرفتم و خوردم و ديگر بار تقاضاي خرما كردم. حضرت فرمود: كافي است.

از خواب بيدار شدم و روز بعد به محضر امام صادق ـ عليه السلام ـ رسيدم در حالي كه نزد او ظرفي بود كه با دستمال روي آن پوشانده شده بود. گويا همان طبق خرمائي بود كه درخواب نزد رسول الله ـ صلي الله عليه و آله ـ ديده بودم. پس بر امام سلام كردم و او جواب سلام مرا داد. آن گاه دستمال را از ظرف برداشت و ديدم كه در آن خرما وجود دارد. امام ـ عليه السّلام ـ شروع به خوردن كرد و من تعجب كردم. عرض كردم فدايت شوم به من هم خرمائي بدهيد. او نيز خرمايي به من داد و خوردم، سپس خرماي ديگري درخواست كردم و به من عطا فرمود و خوردم و خرماي ديگري درخواست كردم تا به هشت خرما رسيد آنگاه خرماي ديگري خواستم.

امام ـ عليه السلام ـ فرمود: اگر جدم رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ بيشتر از اين به تو مي‌داد من هم مي‌دادم. من هم جريان خواب خود را براي او نقل كردم. حضرت تبسم كرد تبسمي كه خبر از آگاهي او از خواب من مي‌داد.[1]


[1] . امالي شيخ طوسي، ص 70، ج 47، ص 64.



/ 112