10- جلوهاي از عالم برزخ و شفاي نابينا
داود بن كثير گويد: در منزل امام صادق ـ عليه السلام ـ بوديم و درباره فضائل پيامبران مذاكره ميكرديم. امام ـ عليه السلام ـ در جوابي به ما فرمود: به خدا سوگند خداوند پيامبري را نيافريد مگر اينكه محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ از او افضل و برتر است سپس انگشترش را در آورد و بر زمين گذارد و ذكري گفت: ناگهان زمين بقدرت خداوند شكافته شد و ما خود را در دريايي ديديم كه در وسط آن كشتي سبزرنگي بود كه بر آن نوشته بود. لا اله الا الله، محمد رسولالله، علي اميرالمؤمنين، بشر القائم... بشارت ده به قائم(عج) كه او با دشمنان ميجنگد و بفرياد مؤمنين ميرسد و خداوند او را با ملائكه فراوان ياري ميكند.[1]شفاي نابينا
ابو بصير كه از حس بينائي برخوردار نبود ميگويد: بدنبال امام صادق ـ عليه السلام ـ تجسس ميكردم تا بازوي او را بگيرم.امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: دوست داري مرا ببيني؟عرض كردم: بله فدايت شوم. آنگاه حضرت دستش را بر چشمم ماليد ناگهان ديدگانم به وجود او بينا شد. سپس به من فرمود: اگر بگو مگوهاي مردم نبود تو را بر اين حال بينائي رها ميكردم اما درست نيست چنين كنم و دست خود را بر چشم من كشيد و به حال نابينايي اول بازگشتم.[2]
[1] . عيون المعجزات، ص 82، بحار، ج 47، ص 159.[2] . كشف الغمه، ج 2، ص 420، بحار، ج 47، ص 79.