6- خبر از پايان عمر جوان - گلچيني از معجزات شگفت انگيز معصوم(ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گلچيني از معجزات شگفت انگيز معصوم(ع) - نسخه متنی

محمد رضا اکبري

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


6- خبر از پايان عمر جوان

جعفربن قاسم گويد: براي يكي از فرزندان خليفه وليمه‌اي آماده كردند و ما را دعوت كردند و امام هادي ـ عليه السلام ـ را نيز دعوت كردند. وقتي اهل مجلس امام ـ عليه السلام ـ را ديدند به احترام او سكوت كردند اما جواني در آن مجلس بود كه احترام آن حضرت را مراعات نمي‌كرد و شروع به حرف زدن و خنديدن كرد.

امام ـ عليه السلام ـ رو به او كرد و فرمود:

دهانت را پر از خنده مي‌كني و از ذكر خدا غافل مانده‌اي در حاليكه سه روز ديگر بايد در قبر ساكن شوي؟

جعفربن قاسم كه به امامت امام هادي ـ عليه السلام ـ اعتقاد نداشت گفت:

اين خبر دليلي خواهد بود كه ما آن را معيار حقانيت او قرار دهيم.

آن جوان پس از شنيدن سخن امام ـ عليه السلام ـ ساكت شد و دهان خود را از سخن و خنده بست و ما همه غذا خورديم و مجلس را ترك كرديم. روز بعد، آن جوان بيمار شد و در روز سوم صبح هنگام، فوت كرد و در پايان روز دفن شد.[1]


[1] . اعلام الوري، ص 346، بحار، ج 50، ص 182.



/ 112