7- تجسم تصوير شير
هارون الرشيد مرد ساحري را استحضار كرد تا در مجلسي كه تشكيل ميدهد شركت كند و امام موسي كاظم ـ عليه السلام ـ را در آن مجلس سربزير و شرمسار نمايد. وقتي سفره غذا پهن گرديد و غذا آماده شد هر چه خادم امام ـ عليه السلام ـ ميخواست از سفره نان بردارد از جلوي دست او دور ميشد. هارون از اين واقعه كه به توطئه خود او و مرد ساحر تحقق يافته بود بشدت ميخنديد و خوشحال شده بود كه امام ـ عليه السلام ـ را شرمنده كرده است.امام كاظم ـ عليه السلام ـ سر بلند كرد و به تصوير شيري كه بر ستوني كشيده شده بود نگاه كرد و گفت:اي شير خدا! بگير دشمن خدا را.تصوير شير به اعجاز امام ـ عليه السلام ـ تجسم يافت وچون درندهاي بزرگ مرد جادوگر را پاره كرد.هارون واطرافيانش از وحشت آنچه ديدند بر زمين افتادند وحيران گشتند. پس از مدتي كه به حال عادي بازگشتند. هارون به امام ـ عليه السلام ـ عرض كرد: از تو ميخواهم به حقي كه من بر تو دارم بخواهي كه تصوير شير اين مرد را باز گرداند.امام ـ عليه السلام ـ فرمود: اگر عصاي موسي(كه به اژدها تبديل شده و سحر ساحران را باطل كرد و همه طنابهاي وحشتزاي آنها را بلعيد) آنچه را بلعيد رد كرد اين تصوير هم آنچه را بلعيد بر ميگرداند.[1]
[1] . امالي صدوق، ص 148، مناقب، ج 417، ج 3، ص 417، بحار، ج 48، ص 42.