گلچيني از معجزات شگفت انگيز معصوم(ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گلچيني از معجزات شگفت انگيز معصوم(ع) - نسخه متنی

محمد رضا اکبري

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چه كسي نزد اوست؟

گفتم: نمي‌دانم.

گفت بشتابيد و بررسي كنيد و نتيجه را به من خبر دهيد.

«صبيح» گويد: بي درنگ به اتاق امام ـ عليه السلام ـ رفتم و مشاهده كردم كه امام ـ عليه السلام ـ در محراب خود نماز مي‌گذارد و تسبيح خدا مي‌گويد.

برگشتم و به مامون گفتم: شخصي در محراب او نماز مي‌گذارد مامون شرمنده گرديد و لرزان شد و گفت:‌ مرا فريب داديد. آنگاه به من توجه كرد و گفت:‌ تو امام ـ عليه السلام ـ را مي‌شناسي ببين چه كسي در محراب او نماز مي‌گذارد؟

صبيح گويد: وارد اتاق امام ـ عليه السلام ـ شدم. حضرت فرمود: اي صبيح! عرض كردم: بله مولاي من! گفت:

يريدون ان يطفوا نورالله بافواههم و الله منهم نوره و لوكره الكافرون.

(آنها مي‌خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند اما خداوند نورش را كامل مي‌كند اگر چه كافران نپسندند).

نزد مامون رفتم و گفتم: والله او در اتاقش نشسته است و اين سخنان را با من گفت: مامون هم لباسهاي عزا را در آورد.

هر ثمه گويد: با شنيدن اين قضيه و سلامتي امام ـ عليه السلام ـ خداوند را بسيار شكر كردم و به حضور سرورم امام رضا ـ عليه السلام ـ رسيدم. وقتي مرا ديد فرمود: اي هرثمه! آنچه را صبيح براي تو گفت به ديگري مگو مگر آنكه خداوند قلب او را به ايمان و محبت و ولايت ما سرشار كرده است.[1]


[1] . عيون اخبار الرضا،ج2،ص 214،بحار، ج 49، ص 186.


/ 112