گلچيني از معجزات شگفت انگيز معصوم(ع) نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
چه كسي نزد اوست؟گفتم: نميدانم.گفت بشتابيد و بررسي كنيد و نتيجه را به من خبر دهيد.«صبيح» گويد: بي درنگ به اتاق امام ـ عليه السلام ـ رفتم و مشاهده كردم كه امام ـ عليه السلام ـ در محراب خود نماز ميگذارد و تسبيح خدا ميگويد.برگشتم و به مامون گفتم: شخصي در محراب او نماز ميگذارد مامون شرمنده گرديد و لرزان شد و گفت: مرا فريب داديد. آنگاه به من توجه كرد و گفت: تو امام ـ عليه السلام ـ را ميشناسي ببين چه كسي در محراب او نماز ميگذارد؟صبيح گويد: وارد اتاق امام ـ عليه السلام ـ شدم. حضرت فرمود: اي صبيح! عرض كردم: بله مولاي من! گفت:يريدون ان يطفوا نورالله بافواههم و الله منهم نوره و لوكره الكافرون.(آنها ميخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند اما خداوند نورش را كامل ميكند اگر چه كافران نپسندند).نزد مامون رفتم و گفتم: والله او در اتاقش نشسته است و اين سخنان را با من گفت: مامون هم لباسهاي عزا را در آورد.هر ثمه گويد: با شنيدن اين قضيه و سلامتي امام ـ عليه السلام ـ خداوند را بسيار شكر كردم و به حضور سرورم امام رضا ـ عليه السلام ـ رسيدم. وقتي مرا ديد فرمود: اي هرثمه! آنچه را صبيح براي تو گفت به ديگري مگو مگر آنكه خداوند قلب او را به ايمان و محبت و ولايت ما سرشار كرده است.[1]