اگر عميق تر بيانديشيم لازمة تسليم حقيقي و راستين انسان به "حقيقت ولايت" در امتداد يكديگر واقع شدن سه موضوع "اگيزه صادقانه و حق پرستانه" و "معرفت و بصير آگاهانه" و نهايتاً "از خود رهائي" و "آزادي اراده" در "توانائي اختيار حق، بر خويشتن خويش" است و اين مهم ممكن نيست مگر با حصول درجه اي از "نورانيت" و "شفافيت" كه حصور آن براي "انسان اسير نفس" به هيچ وجه ممكن و مقدور نيست.بر اين اساس از يكسو مسئلة اصلي و بيماري دروني "جامعه شيعه" مشكلات و دشواري هاي تبديل به ملت به امتي است حقيقتاً پذيراي امامت و ولايت ولي معصوم و از سوي ديگر تنها طريق تحقق "ولايت الهيه" رسيدن به مرحلة تسليم محض نيست به "ولي اله اعظم" است و همين حقيقت معنوي است كه در باطن خود متضمن تحقق "ولايت الهي" در تمامي شئون و ابعاد و جوانب زندگي انسان و در يك كلمه هدف اصلي از "ارسال رسل و انزال كتب" ظهور همين درجه از كمال در جهان بشري است.