طبيعتاً جزئيات اين حوادث كه آيا مردم قم هم در اين زمان گرايش هاي شيعي پيدا كرده بوده اند و با اشعريون همكاري مي كردند يا نه, در تاريخ مدون ما ضبط نشد ولي قطعي است كه نهايتاً اين حادثه به غلبه فرهنگي منجر شده و مردم قم و همچنين مردم روستاهاي اطراف قم تشع را مي پذيرند و باز هم اين نكته بسيار عجيب و شگفت انگيزي است كه اين پذيرش آن قدر قوي مي شود كه اطراف قم و خود شهر قم پناهگاه فراريان از ذريه "رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم" مي گردد و اين تحول بزرگ فرهنگي نمي تواند بر اساس يك حادثة سياسي "كودتا"مانند, اتفاق افتاده باشد. يعني به احتمال قوي يك گرايش شيعي از آغاز در مردم وجود داشته است كه بعد از اين مرحله,مردم به ذراري رسول صلي الله عليه و آله و سلم پناه مي داده اند, مثلاً همين دره جاسب,يكي از پناهگهاي اهل بيت عليهم السلام است و لذا در آغاز قرن دوم تا پايان قرن سوم, كمتر منطقه اي از رستاهاي اطراف قم يافت مي شود كه آن محل سكونت يكي از ذراري رسول نشده و مرقد امامزاده اي در آن نباشد و اين دليلي است بر اينكه مردم آن منطقه خودگرايش شيعي پيدا كرده بوده اند بنابراين مي توان احتمال داد كه شايد آنها نيز در آن تحول سياسي تسلط "شيعيان" و "تشيع" بر قم به نوعي همكاري داشته باشند كه همه اينها لزوماً تحقيق تاريخي و بررسي و تامل علمي مي طلبد.