آيه: 39 بَلْ كَذَّبُواْ بِمَا لَمْ يُحِيطُواْ بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ كَذَلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ
ترجمه:
بلكه )حقّ آن است كه( چيزى را كه به شناخت آن احاطه نداشتند دروغ پنداشتند، در حالى كه سرانجام و حقيقت و باطن آن هنوز بر ايشان روشن نشده است. كسانى كه پيش از آنان بودند نيز همين گونه تكذيب كردند. پس بنگر كه سرانجام ستمگران چگونه است.نكته ها:
امام صادق عليه السلام فرمودند: از دو آيه ى قرآن دو درس بزرگ مى آموزيم: الف: تا علم نداريم، حرفى نزنيم. الم يؤخذ عليهم ميثاق الكتاب ان لا يقولوا على اللَّه الاّ الحقّ (263) ب: تا علم نداريم، حرفى را ردّ نكنيم. بل كذبّوا بما لم يحيطوا بعلمه همين آيه. (264) عبدالعظيم حسنى از امام جوادعليه السلام نقل مى كند كه حضرت على عليه السلام فرمود: چهار نكته گفتم كه خداوند آيات آن را نازل كرده است: 1- المرء مخبوء تحت لسانه شخصيّت انسان در زير زبانش پنهان است، آيه نازل شد: ولتعرفنّهم فى لحن القول (265) يعنى در گفتگو آنان را مى شناسى. 2- گفتم: مَن جهل شيئاً عاداه هركس چيزى را نداند، دشمنى با آن مى كند، آيه نازل شد: بل كذّبوا بما لم يحيطوا 3- گفتم: قيمة كلّ امرء ما يحسنه ارزش هر كس به لياقت و عملكرد اوست، آيه نازل شد: انّ اللّه اصطفاه عليكم و زاده بسطة فى العلم و الجسم (266) يعنى خداوند طالوت را به خاطر توانايى هايش برگزيد. 4- القتل يقلّ القتل كشتن ستمگر، جلو زياد شدن قتل را مى گيرد، آيه نازل شد: و لكم فى القصاص حياة (267)پيام ها:
1- مخالفان، بدون احاطه ى علمى به قرآن، آن را ردّ كرده اند. كذّبوا بما لم يحيطوا 2- به خاطر ندانستن، چيزى را ردّ نكنيم. كذّبوا بما لم يحيطوا 3- دانستنِ كلّى و اجمالى كم اثر است. آنچه سبب نورانيّت مى شود، احاطه ى علمى است. لم يحيطوا بعلمه 4- مخالفت مخالفان انبيا در طول تاريخ، اغلب بر اساس جهل بوده است. كذلك كذّب الذين من قبلهم 5 - آگاهى بر تاريخ وسرنوشت مخافان انبيا، لازم است. فانظر كيف كان عاقبة...263-اعراف، 169.
264-تفسير مجمع البيان.
265-محمّد، 30.
266-بقره، 247.
267-بقره 179 ؛ كافى، ج 1، ص 166.