آيه: 57 يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْكُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَشِفَاء لِّمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ - تفسیر نور سوره یونس نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر نور سوره یونس - نسخه متنی

محسن قرائتی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آيه: 57 يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْكُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَشِفَاء لِّمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ

ترجمه:

اى مردم! همانا از سوى پروردگارتان پند و اندرزى براى شما آمد كه مايه ى شفا براى آنچه در سينه هاى شماست و هدايت و رحمتى براى مؤمنان است.

نكته ها:

موعظه، بازداشتنِ آميخته با هشدار و انذار است. (285)

شِفاء لما فى الصدور يعنى مايه ى پاكى روح وقلب از آفات روحى است. زيرا امراض روحى سخت تر از امراض جسمى است و هنر قرآن نيز در همين شفابخشى به امراض روحى است.

پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمود: اذا التبسَتْ عليكم الفِتن كاللّيل المُظلم فعليكم بالقرآن فانّه شافع مشفّع... در هجوم فتنه هاى تيره و وحشتناك، به قرآن پناه بريد كه هم موعظه است، هم شفا، هم نور و هم رحمت. (286)

امام صادق عليه السلام فرمود: شفاء لما فى الصدور من الامراض الخواطر و مشبّهات الامور قرآن، براى تمام امراض روحى و شبهات و افكار شفاست. (287)

گويا آيه اشاره به مراحل چهارگانه ى تربيت و تكامل دارد، يعنى:

الف: مرحله ى موعظه، نسبت به كارهاى ظاهرى. موعظة من ربّكم

ب: مرحله ى پاكسازى روح از رذايل. شفاء لما فى الصدور

ج: مرحله ى راهيابى به سوى مقصود. هدىً

د: مرحله ى دريافت رحمت الهى. رحمة للمؤمنين

پيام ها:

1- نزول كتاب كه شامل موعظه و شفابخشى و هدايت و رحمت باشد، از شئون ربوبيّت الهى است. من ربّكم

2- قرآن، شفاى هر دردى است. درمان دردها را بايد از مكتب قرآن گرفت، نه مكاتب شرق و غرب. شفاء لما فى الصدور

3- قرآن براى همه ى مردم موعظه است، ولى تنها گروه حقّ پذير، مشمول هدايت و رحمت الهى مى شوند. يا ايّها الناس... هدىً ورحمةً للمؤمنين


285-مفردات راغب.
286-بحار، ج 92، ص 17.
287-تفسير نورالثقلين.

/ 109