لطفا منتظر باشید ...
در
نحوه اجراى تدريجى رسالت است
نه نمو خود نبوت
چنانكه امتياز بين آيه :قاتلوا الذين يلونكم من
الكفار ( 3 ) ( با كافران موعظت ناپذير نزديكتان مبارزه كنيد )و آيه هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دين
الحق ليظهره على الدين كله ولو كره المشركون ( 4 ) ( اوست خدايى كه پيامبر خود را با هدايت و دين حق و
منزه از بطلان فرستاده تا آن دين حق را بر همه مكاتب باطل پيروز كند
گرچه مشركان كراهت داشته باشند .
)فقط در مسير تدريجى اجراى مأموريت است
نه در رشد اصل رسالت
كه قبلا اصل رسالت محدود بود و بعدا
گسترش يافت .هدف اصلى نهضت اسلامى ايران به رهبرى امام خمينى قدس الله نفسه الزكيه جهانى بوده و هست
و تفاوت بين پيامهاى امام خمينى ( ره ) براى شاه معدوم و مسئولان سلسله
نهضت اسلامى ايران جهانى است
منحط پهلوىو بين پيام آن حضرت براى ميخائيل گورباچف
رهبر كنونى اتحاد جماهير شوروى
فقط در نحوه
اجراى اين وراثت عمومى اولوالعزمهاى الهى است
وگرنه مأموريت دينى نسبت به درون مرز ايران و بيرون
آن يكسان است
و امتياز در تدرج اجرا خواهد بود .
نامه امام خمينى ( قدس سره الشريف ) حاوى مارف عميق است
محتواى نامه امام ( ره ) معارف عميقى است كه تبيين همه آن شرح مبسوط را مى طلبدليكن ايجاز اصل متن
اجازه اسهاب و تطويل را به شرح نمى دهد
وگرنه هماهنگ نخواهند بود . چون شرح گسترده شايسته متن كوتاه
نمى باشد
لذا شارحان نهج البلاغه براى تبيين كلمات قصار سيد الاولياء والاوصياء
حضرت على بن
ابيطالب عليه أفضل صلوات المصلين
اسهاب و گسترش را روا ندانستند . از اين جهت به
هماهنگى شرح و متن
شرح بعضى از جمله هاى دقيق متن بسنده شدهو در ذيل هر فصلى به متن منظور اشاره شده است .
ابتكار امام خمينى در دين شناسى
ابتكار امام خمينى در دين و فقه شناسى نه مانند اخباريون بود كه از روزنه زبون تحجر و ثقبه كم نورجمود و خمول به آن مى نگرند
و نه مانند ساير اصوليون بود كه از تنگناى مباحث الفاظ و اصول عمليه در
آن نظر مى نمايند
و نه همتاى ساير حكيمان و عارفان بود
كه گرچه از
جايگاه بلند علمى جامع غيب و شهادت اند ولى از جهت عملى در صراط مستقيم انس بين آن دو به سر نمى برند
بلكه غالبا به نشأه غيب مأنوس تر از قلمرو شهادت اند
بلكه دين شناسى او در(فقه اصغر) و(اوسط) و(
اكبر) تابع دين شناسى امامان معصوم ( ع ) بوده است
كه آن ذوات مقدس دين را در همه مزاياى غيب و شهودش
مى شناختند
و در صدد اجراى همه آن بودند .
3. توبه
123 .4. صف
9 .
