| 93 |
و همان طورى كه ديندار دين ناشناس پيشنهاد
جدايى دين از سياست داد
سياس بيدين جدايى سياست از دين را امضا كند . بلكه او همواره مى كوشد دين را
به عنوان بهترين پديده تخدير به سود خود تفسير و تحريف و نسخ و مسخ و فسخ و رسخ كند
چه اينكه
بيرحمانه نسبت به ساير اديان كرده اند
و هماره سعى دارند بگويند دين با ماست
در حالى كه آن دين
مذبوح همزمان با فرى اوداء اربعه خود مى نالند كه من از آن شما نيستم .
دين محرك جامعه است نه افيون اجتماع
از اينجا توده ناآگاه نغمه ناموزون انفكاك دين از سياست را همچون ناقوس كليسا تقديس مى كنند
و
ديگرانى كه از بيرون آهنگ دين شناسى دارند
وضع اجتماعى متدينها را بررسى مى نمايند
و استنباط
برون مرزى آنها اين است :
دين افيون اجتماع و مخدر جامعه است .
ليكن در بين اميها همواره مردان
پيامبر گونه مبعوث مى شوند
و به عنوان نائب امامان معصوم ( ع ) نداى اسلام ناب محمدى ( ص ) را به گوش
هوش تشنه كامان ديار شهامت و شهادت مى رسانند
و آنان را زنده و مقاوم به پا مى دارند
و آهنگ وامتا
زواليوم أيها المجرمون ( 17 ) را هاتفانه به سمع مشتاقان كوى جهاد و اجتهاد مى نوازند تا از خطر
اسلام آمريكايى و هر ابرقدرت ديگر برهند و به اسلام ناب محمدى ( ص ) برسند .
سوء استفاده بيگانه از سكوت آشنا
گاهى ممكن است توطئه سكوت و استخفاف توده مردم زمينه درك ناصواب از معارف دينى را فراهم سازد
و در
همين فضاى مسموم نفس مسوله از سرمايه هاى اندك معنوى افراد خاص سرپلى براى عبور متجاوزان تهيه كند
و بانك گوساله ساختگى را هاتف غيبى معرفى نمايد
و با رنگ عرفان و قدس اين پديده نفسانى را رنگين
كند
و احيانا از سخنان بزرگان كشف و شهود استشهادى نمايد
ولى بر هر
نزاهت اسلام از سازش با ستم
اسلام شناس محقق لازم است دين سازش ناپذير ( ودوالوتدهن فيدهنون ) ( 18 ) را به خوبى تبيين نمايد
و
گفتار اسلام ممثل يعنى حضرت على بن
ابيطالب ( ع ) را :
17. يس 59 .
18. قلم 9 .