شهود وحدت و كثرت
انسان كامل نه محجوب وحدت است تا كثرت را نبيندو نه محجوب كثرت است تا از شهود وحدت بى بهره بماند
بلكه هر دو را در موطن خاص خويش مى نگرد
و حكم هر كدام را جداگانه بيان مى كند . و به تعبير قيصرى
ابن
عربى چون درياى مواج است
درر حقايق ولالى معانى را از زبان هر سه طايفه بيان مى كند . ( 21 )
تكامل علمى بعد از مرگ
گاهى در اثر غلبه اسمى از اسماء الهيه سخن خاصى كه فقط مناسب آن اسم است صادر مى شودمانند حكم به
مسرور شدن اهل دوزخ در دوزخ
چنانكه در فتوحات ( 22 ) بيان نمود . گرچه عمل انسان با مرگ او منقطع مى
گردد
ليكن تكاملهاى علمى و ارتفاع حجابها يكى
پس از ديگرى
بعد از مرگ حاصل مى شود . ( 23 )و همين
معنا از تعليقات ابن سينا ( ره ) استفاده خواهد شد . ( 24 ) شناخت انسان قلب مدار براى عقليون دشوار است
چه رسد به حسيون .
معيارهاى تولى و تبرى
داوريهاى گوناگون در پيرامون ابن عربى از زمان شهرتش تا كنون از صاحبان مذاهب و نحله ها فراوان استهر كسى از ظن خود با وى مهر يا قهر دارد . معيار تولى و تبرى نزد عده اى فقط مدح و قدحى است كه در گفتار
يا نوشتار گوينده يا نويسنده شنيده يا ديده مى شود
چه اينكه ميزان مدح و ذم پيش گروهى فقط كيفيت طرح
فروغ فقهى و استنباط رأى فرعى است .اما نزد عده اى مهمترين معيار همانا كيفيت طرح مسائلى اصلى و
اعتقادى است
چون آنها را مى توان طرزى پى ريزى كرد كه دور از فهم توده مردم بوده و از تقيه مصون باشد
زيرا عصر خفقان و عنصر اختناق را هرگز نبايد در داوريها از نظر دور داشت . با توجه به اين معيار عميق
بررسى اساسيترين مسائل اسلامى در مكتب
مبانى اعتقادى ابن عربى
ابن عربى مانند توحيد ذاتو اثبات صفات
و توحيد آنها با هم
و وحدت آنها با ذات
و نفى جبر و تفويض
و اثبات تابعيت علم نسبت به معلوم
و ساير معارف دقيق نشان مى دهد كه هيچ كدام آنها بر مبانى اهل تسنن طرح نشد
بلكه بر مبانى دقيق اماميه پايه گذارى شد
كه شرح آن خارج از حوصله اين مقالت است .
21 .منبع پيشين ص 157 و 163 و 176 . 22 . ج 2 ص 244 . 23 . منبع پيشين ص 284 . 24 . ص 87 .