فصل پنجم: عشق انسان به پروردگار فطرى است - آوای توحید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آوای توحید - نسخه متنی

شارح: عبدالله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

| 42 |

فصل پنجم:
عشق انسان به پروردگار فطرى است

1 . فطرت حق طلب چنين اقتضا دارد كه انسان به پروردگار جهان عشق ورزد
و در هجران نام و ياد وى
اندوهناك و در وصال او فرحناك گردد
و ذكر او را مايه شفاى خود دارند
و فكر او را پايه درمان خويش
يابد
و شكر او را سبب مزيد لطف بيند
و(ضعف) انسان هرگونه سرمايه را از كف او ربوده و ابزارى جز
زارى
و مايه اى جز ناله
و لانه اى جز لابه
و سازى جز سوز
و برگى جز مرگ ندارد .

لذا هم در هجران مى
نالد :

وسلاحه البكاء ( 1 )

و هم در وصال مى گريد :

و اذا سمعوا ما أنزل الى الرسول ترى أعينهم تفيض من
الدمع مما عرفوا من الحق يقولون ربنا آمنا فاكتبنا مع الشاهدين .(2)

و هم در اثر فقدان وسايل دفاع از
حريم اسلام اشك مى ريزد .

تولوا و أعينهم تفيض من الدمع . ( 3 )

و هم از هراس قيامت گريه مى كند :

و أراق
دموعهم خوف المحشر . ( 4 )

ريشه قرآنى پيام حضرت امام

از اين رهگذر
ريشه قرآنى اين گوشه از پيام روشن مى گردد :

وقتى از گلدسته هاى مساجد . . . شما پس از
هفتاد سال بانگ(الله اكبر) و شهادت به رسالت حضرت ختمى مرتبت ( ص ) به گوش رسيد
تمامى طرفداران
اسلام ناب محمدى ( ص ) را از شوق به گريه انداخت . . .

سلطه گرى و سلطه پذيرى و ديدگاه اسلام ناب

2 . اسلام ناب همانطورى كه سلطه گرى را محكوم مى كند سلطه پذيرى را نيز مردود مى شمارد
و راه مبارزه
با سلطه پذيرى را گذشته از شكيبائى
توسل به آهن سرد و فولاد سخت مى داند:

و انزلنا الحديد فيه بأس
شديد ( 5 )

و روش ستيز با خوى سلطه گرى را گذشته از صبر بر طاعت و از معصيت همانا استمداد از آه گرم
اعلام كرده است
زيرا كارائى آهن سرد به كار آمده آه گرم نخواهد بود و همان انبوه آه موحدانه مسلمين شوروى سرانجام روسيه
را رو سياه كرده است .

قرآن مجيد اساس تفكر مادى را نقد مى كند و به آنان كه بر اين پندارند كه خدا نيست وگرنه ديده مى شد لن
نومن لك حتى نرى الله جهره مى فرمايد :

لا تدركه الابصار و هو يدرك الابصار و هو اللطيف الخبير .


1دعاى كميل .

2. مائده 83 .

3. توبه 92 .

4. نهج البلاغه
خطبه32 .

5. حديد 25 .

/ 72