آوای توحید نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
| 12 |پس در حيوان و انسان چيز ديگرى
است كه فوق ماده است و از عالم ماده جدا است و با مردن ماده نمى ميرد
و باقى است . انسان در فطرت خود هر كمالى را به طور مطلق مى خواهد و شما خوب مى دانيد كه انسان مى خواهد
قدرت مطلق جهان باشد و به هيچ قدرتى كه ناقص است
دل نبسته است .اگر عالم را در اختيار داشته باشد و
گفته شود جهان ديگرى هم هست
فطرتا مايل است آن جهان را هم در اختيار داشته باشد . انسان هر اندازه
دانشمند باشد و گفته شود علوم ديگرى هم هست
فطرتا مايل است آن علوم را هم بياموزد .پس قدرت مطلق و
علم مطلق بايد باشد تا آدمى دل به آن ببندد
آن خداوند متعال است كه همه به آن متوجهيم گر چه خود
ندانيم . انسان مى خواهد به ( حق مطلق ) برسد تا فانى در خدا شود . اصولا اشتياق به زندگى ابدى در نهاد
هر انسانى نشانه وجود جهان جاويد و مصون از مرگ است .اگر جنابعالى ميل داشته باشيد در اين زمينه ها
تحقيق كنيد
مى توانيد دستور بدهيد كه صاحبان اين گونه علوم علاوه بر كتب فلاسفه غرب
در اين زمينه
به نوشته هاى فارابى و بوعلى سينا رحمه الله عليهما در حكمت مشاء مراجعه كنند تا روشن شود كه :قانون
عليت و معلوليت كه هر گونه شناختى بر آن استوار است
معقول است نه محسوس
و ادراك معانى كلى و نيز
قوانين كلى كه هر گونه استدلال بر آن تكيه دارد
معقول است نه محسوس .و نيز به كتابهاى سهروردى رحمه
الله عليه در حكمت اشراق مراجعه نموده و براى جنابعالى شرح كنند كه :جسم و هر موجود مادى ديگر به نور
صرف كه منزه از حس مى باشد
نيازمند است و ادراك شهودى ذات انسان از حقيقت خويش
مبرا از پديده حسى
است . و از اساتيد بزرگ بخواهيد تا به حكمت متعاليه صدرالمتألهين رضوان الله تعالى عليه و حشره الله
مع النبيين و الصالحين مراجعه نمايند تا معلوم گردد كه :حقيقت علم همانا وجودى است مجرد از ماده و هر
گونه انديشه از ماده منزه است و به احكام ماده محكوم نخواهد شد . ديگر شما را خسته نمى كنم و از كتب
عرفاء بخصوص محيى الدين ابن عربى نام نمى برم كه اگر خواستيد از مباحث اين بزرگمرد مطلع گرديد
تنى
چند از خبرگان تيزهوش خود را كه در اين گونه مسائل قويا دست دارند
راهى قم گردانيد تا پس از چند سالى
با توكل به خدا از عمق لطيف باريكتر ز موى منازل معرفت آگاه كردند كه بدون اين سفر آگاهى از آن امكان
ندارد .