نظام دفاعی اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نظام دفاعی اسلام - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عبارتند از:

1 ـ مسير و مقصد سپاه نامعلوم بود؛

2 ـ زمان حركت سپاه ، تا لحظه حركت ، نامعلوم بود؛

3 ـ تمام راه هاى ورودى و خروجى مدينه ، تحت نظارت شديد پست هاى بازرسى درآمد؛

وجود اين تدابير موجب شد كه لشكر ده هزار نفرى اسلام با پيمودن مسيرى طولانى خود را به نزديكى مكّه
برساند بدون آن كه كوچكترين خبرى به قريش برسد.

تاكتيك هاى نظامى رسول خدا(ص )در اين نبرد عبارت بودند از:

1ـ پـيـامـبـر(ص )فـرمـان داد كـه مـسـلمـانان در منطقه پراكنده شوند و هر كدام ، شبانه ، آتشى
برافروزند. اين تاكتيك ، مكّيان را سخت به وحشت افكند. (ايجاد جنگ روانى )
2ـ ابـوسـفـيـان ، كـه بـا تـنـى چند از سران قريش براى كسب خبر به منطقه آمده بود، توسط عـبـاس
عـمـوى پـيـامـبـر(ص ) شـناسايى و خدمت آن حضرت آورده شد، پيامبر(ص ) دستور داد كه صبحگاهان او را بر
فراز تپه اى بَرَند تا فزونى لشكر اسلام را باز ببيند ابوسفيان ، كه از نـزديك نظاره گر شكوه و عظمت
سپاه اسلام بود، سخت وحشت زده شد و انديشه مقابله و دفاع را به كنار نهاد.

3ـ رسـول گـرامى اسلام (ص )، پس از مانور نظامى ، به ابوسفيان فرمود: (به مكّه برو ميان قـريـش اعـلان
كـن : هـر كـس اسـلحـه اش ‍ را بـر زمين بگذارد و در خانه اش بنشيند، يا به مسجد الحرام پناهنده شود و
يا به خانه (ابوسفيان ) درآيد، در امان است .).(223)

4ـ پـيـامبر اسلام (ص )براى ورود به مكّه ، سپاه اسلام را به چهار گروه تقسيم كرد و از چهار سـوى مكّه ،
راه هاى ورود را بدانان نشان داد و تاءكيد فرمود: (جز با كسى كه با شما بجنگد، نـجـنـگـيد.) لشكريان از
مسيرهاى تعيين شده وارد مكّه شدند و جز يك درگيرى مختصر در يكى از مسيرها، بى جنگ و درگيرى ، مكّه را
فتح كردند..(224)

مكّيان و به ويژه سران قريش ، وحشت زده در انتظار پايان كار بودند و با توجّه به پرونده سـيـاه خـود و
جـنـايـاتـى كه در مدت بيست سال مرتكب شده بودند، مرگ را در پيش چشم خود مى ديـدنـد. پيامبر(ص )با كمك
على (ع )مشغول پاكسازى كعبه و مسجد الحرام از وجود بتان شد. آن گاه كنار كعبه ايستاد و خطاب به مردم
مكه فرمود: (چه مى گوييد و چه گمان داريد؟)
همه فرياد زدند: خير و نيكى ! و گمانى جز نيكى نداريم ...)
پيامبر(ص )فرمود: (... اِذْهَبُوا وَ اَنْتُمُ الطُّلَقاءُ) برويد كه همه آزاديد..(225)

عفو عمومى و گذشت بزرگ رسول خدا(ص )باعث شد مردم مكه گروه گروه نزد آن حضرت آيند و مـسـلمـان شوند..(226)

اين بخشش بزرگوارانه ، به ويژه براى سران قريش غير منتظره بود.

عفو عمومى پيامبر(ص )نشان داد كه اسلام در پى انتقامجويى و خونريزى نيست . اگر كسى غير از پيامبر
اسلام (ص )پس از تحمّل آن همه جنگ ها و سختى ها، چنين فتحى نصيبش مى شد، هزاران نـفـر را از دم تـيـغ
مـى گـذرانـد و از جـبـهـه مـخـالف انـتـقـامـى سـخـت مـى گـرفـت . رسول خدا(ص )در پاسخ برخى
مسلمانان كه فرياد مى زدند: (اليوم يوم الملحمة ) (امروز روز انتقام است )، فرمود: (اليوم يوم المرحمة )
(امروز، روز رحمت است )..(227)

سرانجام ، با فتح مكّه ، جبهه قريش تسليم شد و توطئه هايشان پايان يافت .

دوّم : جبهه يهود:

يـهوديان با كوچ از سرزمين هاى شام و فلسطين به سرزمين پهناور حجاز، بخشى از آن را به خـود اخـتـصـاص
دادنـد و بـه لحاظ آن كه اهل كتاب بودند و افراد باسواد ميانشان كم نبود، بر اعراب برترى فرهنگى
داشتند و از نظر اقتصادى نيز وضعشان بهتر بود..(228)

گرچه يهوديان ساكن مدينه نقش به سزايى در شناساندن پيامبر(ص )به اعراب مدينه داشتند ـ زيـرا نـخـسـت
مـى پـنـداشـتـنـد كـه آن پـيـامـبـر از مـيـان بـنـى اسـرائيـل و يـهـود خـواهـد بـود و بـه
وسـيـله او بـر اعـراب پـيـروز خـواهـنـد شـد ـ امـّا چـون رسـول خدا(ص )اسلام را بر آنان عرضه داشت
، به خاطر نژادپرستى و به بهانه هاى واهى از پـذيـرش اسـلام سـربـاز زدند و بناى مخالفت گذاشتند..(229)

/ 129