9 در ركاب خليفه - داستان راستان جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان راستان - جلد 1

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

9 در ركاب خليفه

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

على عليه السلام هنگامى كه به سوى كوفه مىآمد، وارد شهر انبار شد كه مردمش ايرانى بودند.

كدخدايان و كشاورزان ايرانى خرسند بودند كه خليفه محبوبشان از شهر آنها عبور مىكند، به استقبالش شتافتند، هنگامى كه مركب على به راه افتاد، آنها در جلو مركب على عليه السلام شروع كردند به دويدن. على آنها را طلبيد و پرسيد: «چرا مىدويد، اين چه كارى است كه مىكنيد؟!».

اين يك نوعى احترام است كه ما نسبت به امرا و افراد مورد احترام خود مىكنيم. اين سنت و يك نوع ادبى است كه در ميان ما معمول بوده است.

«اين كار شما را در دنيا به رنج مىاندازد و در آخرت به شقاوت مىكشاند. هميشه از اين گونه كارها كه شما راپست و خوار مىكند خوددارى كنيد. به علاوه اين كارها چه فايده اى به حال آن افراد دارد؟»(10).

/ 128