97 نصرانى تشنه - داستان راستان جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان راستان - جلد 1

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

97 نصرانى تشنه

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

امام صادق عليه السلام راه ميان مكه و مدينه را طى مىكرد. مصادف، غلام معروف امام، نيز همراه امام بود. در بين راه چشمشان به مردى افتاد كه خود را روى تنه درختى انداخته بود. وضع عادى نبود. امام به مصادف فرمود: «به طرف اين مرد برويم، نكند تشنه باشد و از تشنگى بى حال شده باشد».

نزديك رسيدند، امام از او پرسيد: «تشنه هستى؟».

بلى.

مصادف به دستور امام پايين آمد و به آن مرد آب داد. اما از قيافه و لباس و هيئت آن مرد معلوم بود كه مسلمان نيست، مسيحى است. پس از آنكه امام و مصادف از آنجا دور شدند، مصادف مسئله اى از امام سؤال كرد و آن اينكه: «آيا صدقه دادن به نصرانى جايز است؟»

امام فرمود: «در موقع ضرورت، مثل چنين حالى، بلى»(117).

/ 128