بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْامام صادق عليه السلام راه ميان مكه و مدينه را طى مىكرد. مصادف، غلام معروف امام، نيز همراه امام بود. در بين راه چشمشان به مردى افتاد كه خود را روى تنه درختى انداخته بود. وضع عادى نبود. امام به مصادف فرمود: «به طرف اين مرد برويم، نكند تشنه باشد و از تشنگى بى حال شده باشد».نزديك رسيدند، امام از او پرسيد: «تشنه هستى؟».بلى.مصادف به دستور امام پايين آمد و به آن مرد آب داد. اما از قيافه و لباس و هيئت آن مرد معلوم بود كه مسلمان نيست، مسيحى است. پس از آنكه امام و مصادف از آنجا دور شدند، مصادف مسئله اى از امام سؤال كرد و آن اينكه: «آيا صدقه دادن به نصرانى جايز است؟»امام فرمود: «در موقع ضرورت، مثل چنين حالى، بلى»(117).