61 جمع هيزم از صحرا - داستان راستان جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان راستان - جلد 1

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

61 جمع هيزم از صحرا

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

رسول اكرم صلّى الله عليه وآله در يكى از مسافرتها با اصحابش در سرزمينى خالى و بى علف فرود آمدند، به هيزم و آتش احتياج داشتند، فرمود: «هيزم جمع كنيد» عرض كردند: يا رسول اللّه! ببينيد، اين سرزمين چقدر خالى است، هيزمى ديده نمى شود

فرمود: «در عين حال هركس هر اندازه مىتواند جمع كند».

اصحاب روانه صحرا شدند، با دقت بروى زمين نگاه مىكردند و اگر شاخه كوچكى مىديدند برمى داشتند. هركس هر اندازه توانست ذرّه ذرّه جمع كرد و با خود آورد. همينكه همه افراد هرچه جمع كرده بودند روى هم ريختند، مقدارى زيادى هيزم جمع شد.

در اين وقت رسول اكرم فرمود: «گناهان كوچك هم مثل همين هيزمهاى كوچك است، ابتدا به نظر نمى آيد، ولى هرچيزى جوينده و تعقيب كننده اى دارد، همان طور كه شما جستيد و تعقيب كرديد اين قدر هيزم جمع شد، گناهان شما هم جمع و احصا مىشود و يك روز مىبينيد از همان گناهان خرد كه به چشم نمى آمد، انبوه عظيمى جمع شده است»(76).

/ 128