90 ستاره شناس - داستان راستان جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان راستان - جلد 1

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

90 ستاره شناس

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

اميرالمؤمنين على عليه السلام و سپاهيانش، سوار بر اسبها، آهنگ حركت به سوى نهروان داشتند. ناگهان يكى از سران اصحاب رسيد و مردى را همراه خود آورد و گفت: «يا اميرالمؤمنين! اين مرد «ستاره شناس» است و مطلبى دارد مىخواهد به عرض شما برساند.

ستاره شناس: يا اميرالمؤمنين! در اين ساعت حركت نكنيد، اندكى تاءمل كنيد، بگذاريد اقلاً دو سه ساعت از روز بگذرد، آنگاه حركت كنيد!!

چرا؟

چون اوضاع كواكب دلالت مىكند كه هر كه در اين ساعت حركت كند از دشمن شكست خواهد خورد و زيان سختى بر او و يارانش وارد خواهد شد، ولى اگر در آن ساعتى كه من مىگويم حركت كنيد، ظفر خواهيد يافت و به مقصود خواهيد رسيد!!

«اين اسب من آبستن است، آيا مىتوانى بگويى كره اش نر است يا ماده؟».

اگر بنشينم حساب كنم مىتوانم.

«دروغ مىگويى، نمى توانى، قرآن مىگويد: هيچكس جز خدا از نهان آگاه نيست. آن خداست كه مىداند چه در رحم آفريده است. محمد، رسول خدا چنين ادعايى كه تو مىكنى نكرد. آيا تو ادعا دارى كه بر همه جريانهاى عالم آگاهى و مىفهمى در چه ساعت خير و در چه ساعت شرّ مىرسد. پس اگر كسى به تو با اين علم كامل و اطلاع جامع اعتماد كند به خدا نيازى ندارد».

بعد به مردم خطاب فرمود: «مبادا دنبال اين چيزها برويد، اينها منجر به كهانت و ادعاى غيبگويى مىشود. كاهن همرديف ساحر است و ساحر همرديف كافر و كافر در آتش است».

آنگاه رو به آسمان كرد و چند جمله دعا مبنى بر توكل و اعتماد به خداى متعال خواند. سپس رو كرد به ستاره شناس و فرمود: «ما مخصوصا برخلاف دستور تو عمل مىكنيم و بدون درنگ همين الا ن حركت مىكنيم».

فورا فرمان حركت داد و به طرف دشمن پيش رفت. در كمتر جهادى به قدر آن جهاد، پيروزى و موفقيت نصيب على عليه السلام شده بود.(110)

/ 128