25 در محضر قاضى - داستان راستان جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان راستان - جلد 1

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

25 در محضر قاضى

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

شاكى شكايت خود را به خليفه مقتدر وقت، عمر بن الخطاب، تسليم كرد. طرفين دعوا بايد حاضر شوند و دعوا طرح شود. كسى كه از او شكايت شده بود، اميرالمؤمنين على بن ابيطالب عليه السلام بود. عمر هر دو طرف را خواست و خودش در مسند قضا نشست.

طبق دستور اسلامى، دو طرف دعوا بايد پهلوى يكديگر بنشينند و اصل تساوى در مقابل دادگاه محفوظ بماند. خليفه مدعى را به نام خواند و امر كرد در نقطه معينى روبروى قاضى بيستد. بعد رو كرد به على گفت يا ابالحسن! پهلوى مدعى خودت قرار بگير. با شنيدن اين جمله، چهره على عليه السلام درهم و آثار ناراحتى در قيافه اش پيدا شد.

خليفه گفت: يا على! ميل ندارى پهلوى طرف مخاصمه خويش بايستى

على: «ناراحتى من از آن نيست كه بايد پهلوى طرف دعواى خود بايستم، برعكس، ناراحتى من از اين بود كه تو كاملاً عدالت را مراعات نكردى ؛ زيرا مرا با احترام نام بردى و به كنيه خطاب كردى و گفتى «يا ابالحسن»، اما طرف مرابه همان نام عادى خواندى. علت تاءثر و ناراحتى من اين بود»(36)

/ 128