60 خواهش مسيح - داستان راستان جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان راستان - جلد 1

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

60 خواهش مسيح

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

عيسى عليه السلام به حواريين گفت: «من خواهش و حاجتى دارم، اگر قول مىدهيد آن را برآوريد بگويم».

حواريين گفتند: «هرچه امر كنى اطاعت مىكنم».

عيسى از جا حركت كرد و پاهاى يكايك آنها را شست. حواريين در خود احساس ناراحتى مىكردند، ولى چون قول داده بودند خواهش عيسى را بپذيرند، تسليم شدند، و عيسى پاى همه را شست. همينكه كار به انجام رسيد، حواريين گفتند: «تو معلم ما هستى، شايسته اين بود كه ما پاى تو را مىشستيم نه تو پاى ما را».

عيسى فرمود:

«اين كار را كردم براى اينكه به شما بفهمانم كه از همه مردم سزاوارتر به اينكه خدمت مردم را به عهده بگيرد «عالم» است. اين كار را كردم تا تواضع كرده باشم و شما درس تواضع را فرا گيريد و بعد از من كه عهده دار تعليم و ارشاد مردم مىشويد، راه و روش خود را تواضع و خدمت خلق قرار دهيد. اساسا حكمت در زمينه تواضع رشد مىكند نه در زمينه تكبر، همان گونه كه گياه در زمين نرم دشت مىرويد نه در زمين سخت كوهستان»(75).

/ 128