زندگانی تحلیلی پیشوایان ما ائمه دوازده گانه (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

زندگانی تحلیلی پیشوایان ما ائمه دوازده گانه (ع) - نسخه متنی

عادل ادیب

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

3-مامون ميدانست كه وارد شدن امام(ع)در دستگاه حكومتى او هرگزباعث دگرگونى يا
اصلاح آن نخواهد شد.زيرا آن دستگاه دچار انحرافى عظيم شده بود كه سراسر امت اسلامى را
در بر گرفته بود و امكان نداشت آن انحراف در يكى دو روز تغيير و تبديل يابد و اصلاح شود.
مامون ميخواست امام رادر دستگاه دولتى خود وارد كند تا او را در برابر دستگاههاى مردمى
بدنام سازدو به عنوان كاسبى سازشكار و مصلحت انديش خويش وانمودش كند و ثابت
نمايدكه او داراى نظريه حقيقى و مردمى نيست،و بدينوسيله مردم را از رهبرى آل على نوميد
سازد.ازينرو بود كه امام(ع)با همه نيرو بر ضد مامون برخاست و با رفتار منفى در برابر
دستگاه حاكم و نپذيرفتن مشاركت و همكارى با مامون به هر شكل و صورت قيام فرمود.

اينك به منطق برخى از جستجوگران و محققان متعصب نظر افكنيم كه چگونه براى ما اين
موضوع را سطحى و با تعصب نگريسته اند و اين روش راروش شيعى پنداشته اند.

احمد امين گويد:«امامان علوى پيوسته ادعا ميكردند كه اگر امور رعيت را در دست گيرند،با
عدالت مطلق آنرا اداره خواهند كرد.اما بين ادعا و واقعيت تفاوت بسيار است مامون ازين
مساله شكايت داشت و مى ديد كه امامان نهان از چشمها مرتكب گناه مى گردند بى آنكه كسى
آنان را ببيند و ارزش آنان رابشناسد.پس چنين مصلحت انديشيد كه آنان ظاهر شوند تا
مردم اشتباه هاشان را بدانند و آنان را چنين تقديس و ستايش نكنند.او به اين نكته واقف
بودكه اگر آنان در صحنه زندگانى در مقابل مردم پديدار گردند و نمايان شود كه چگونه بر
مردم حكومت ميكنند و چگونه كارهائى را بجا مى آورند كه خداوندحرام كرده است،از چشم
مى افتند.اما تا وقتى زير فشار باشند و مردم رادر نهان به خود دعوت كنند و در مخفيگاه به
سر برند،مردم آنان را دوست ميدارند و طرفدار آنانند.لذا بر آن شد كه پس از خود على الرضا
را ولى امركند». (13)

اينك اى خواننده درين گفتار بينديش.

4-اين نكته در كوشش مامون براى عزل امام(ع)و دور داشتن وى ازپايگاههاى مردمى او و
محو كردن او در دستگاه حاكم و قرار دادن او درحصارى استوار چنان كه نتواند با مردم خود
تماس بر قرار كند و در نهايت،ازميان بردن جنبش تشيع و شعله آن،در ضمن چهار چوب
خلافت عباسيان نقشى بزرگ داشت.

كوششهائى كه براى دور كردن امامان از پايگاههاى مردمى شان به عمل آمد از خصوصيت
عمومى مرحله سوم از كارهاى امامان بود.حضرت رضا(ع)و حضرت هادى(ع)و جواد(ع)و
عسكريان (14) عليهم السلام،غالبا ازپايگاههاى مردمى خود از طرف حكام زمان،دور و مورد
تعقيب سياسى بودند.

برنامه و روش كار براى دور ساختن پيشوايان(ع)از مردم و دور كردن خطرآنان معمولا بدو
طريق انجام ميگرفت:

1-اقامت اجبارى در حد زندانى بودن و دستگير شدن،همچنان كه باامام كاظم(ع)عمل شد
يعنى با زندانى كردن آنان در شهرى كه محل سكونت خليفه بود،همراه با شكنجه و تهديد،
آنان را دائما زير نظر قرار ميدادند.

در روايات تاريخى آمده است كه وقتى امام رضا(ع)از مدينه به فارس منتقل گرديد،
خدمتگذارى در خدمت او(ع)بود كه گويى دين و وجدان خود رابحاكم وقت فروخته بود.
جاسوسى بود كه حركات و روابط امام را با ديگران گزارش ميداد.از آنجائيكه مامون كوشش
ميكرد تا امام را از پايگاههاى مردمى او دور سازد،خدمتگذار مزبور در نظارت بر حركات و
رفت و آمدامام كوشش بسيار ميكرد و نقشى بزرگ داشت تا امام(ع)را در جهان اسلام از
پايگاههاى مردمى خويش دور و جدا سازد.

2-غرق كردن امامان(ع)در دستگاه دولتى و از ميان بردن جنبش و حركت آنان در چهار
چوب حكومت منحرف،هم آن سان كه با امام رضا(ع)و حضرت جواد(ع)و حضرت امام هادى
عليهم السلام رفتار شد.

پس از آن كه امام(ع)فعاليتها و تماسهاى وسيعى با پايگاههاى خودبرقرار كرده بود،مامون
موفق شد او را از پايگاههاى خود دور سازد و وقتى امام در مقابل اين عمل قرار گرفت،
نتوانست با مردم خود كه به آنان نياز فراوان داشت تماس و ارتباط برقرار سازد و براى رشد
فكرى آنان بكوشد و بر آگاهى شان بيفزايد و علاقه و تاييدشان را به مكتب امام على(ع)،عميق
و ريشه دار گرداند.

/ 173