زندگانی تحلیلی پیشوایان ما ائمه دوازده گانه (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

زندگانی تحلیلی پیشوایان ما ائمه دوازده گانه (ع) - نسخه متنی

عادل ادیب

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پس از همه آن كوشش ها،خداوند براى فرستاده خود(ص)چنين مقدرفرموده بود كه هدف
خود را كه در پى آن بود در ميان حاميان يثرب بيابد.

بعد از عذاب ها و بلاها كه بر مسلمانان فرود آمد به يثرب مهاجرت فرمودو در آنجا نخستين
سراى اسلام به صفحه خاك به وجود آمد و همانا كه اين رويداد براى ظهور دولت اسلامى (4)
اذن و اجازتى بود و رسول الله نخستين كس بود كه آن را بوجود آورد.

ابن سعد در طبقات گويد:«وقتى آن هفتاد تن از محضر رسول الله بيرون رفتند،خشنودى در
چهره روشنش پديدار بود و خداى ورا قدرت و قومى مهيافرمود كه هم مردان كارزار بودند،
هم تعدادشان بسيار بود،هم مردمى بودندكمك رسان.وقتى مشركان دانستند كه مسلمين
مى خواهند از آن ديار بيرون روند،درباره آنان چنان آزار و شكنجه اى روا داشتند كه تا آن روز
هيچكس مانند آن را نديده بود پس،اصحاب ازين واقعه بر حضرت(ص)شكايت بردند و
رخصت طلبيدند تا از آن ديار هجرت اختيار كنند.

آنگاه حضرت رسالت(ص)فرمود:«شما را از سرائى كه به آنجاهجرت خواهيد كرد آگاهى دهم
و آن يثرب است.پس هر كس بر آنست كه ازين ديار بيرون رود به سوى آنجا حركت كند».و
قوم آگاه گرديدند و موافقت كردند و با يكديگر تبادل نظر نمودند و از شهر بيرون رفتند و آن
كار را پنهان داشتند (5)

رسول اكرم(ص)به سوى امام على بن ابى طالب رفت و به او فرمان داد كه پس از عزيمت او به
مكه برود و وديعه هاى مردم را كه نزد رسول اكرم مى باشد به صاحبان آن بازگرداند (6)

آن شب كه نبى اكرم(ص)مهاجرت فرمود،شبى تاريك بود و مشركان بر در خانه رسول الله
اجتماع كردند و در صدد قتل آن رسول مكرم برآمدند.

رسول خدا زان پس كه على در بستر او خفت ازو جدا گرديد و از ميان مشركان بيرون رفت و
خداى،خوابى موقت بر آنان چيره ساخته بود و رسول خود را اطمينان داده بود كه هيچ
شرى از مشركان به او نرسد (7) .

همينكه رسول اكرم به يثرب رسيد و در آنجا اقامت گزيد،استوار وپاى بر جا به تشكيل
مجتمع اسلامى روى آورد و در آن مجتمع جديد،به عنوان نخستين قائد،زمام شئون سياسى
و اقتصادى و ادارى و داورى را كه به فرمانروائى بر آن جمع ارتباط داشت در دست گرفت.

پس از آنكه اسلام در مدينه ريشه دوانيد،به روياروئى با مشركان و جهادمبادرت فرمود تا
نيروى جاهليت را كه در قريش تجسم يافته بود مورد هجوم قرار دهد و خطر و تاثير آن را از
دعوت اسلامى دور كند و از ميان بردارد.

همانا كه رسول خدا(ص)وقتى با مشركان و يهود روبرو مى گرديد،-درين مرحله-بسى قاطع
و استوار بود و مساله حكومت بين اسلام و جاهليت،موضوع كشاكش و جنگ بود.و هر جا كه
امر ايجاب مى كرد،زور و فشار وسختگيرى بكار مى رفت.

/ 173