ماده پنجم:
«مردم هر جا بر روى زمين خدا باشند،چه در شام و عراق چه در حجاز و يمن بايدايمن باشند و سياه و سرخ بايد در امان بمانند.معاويه بايد خطاهاى آنان را تحمل كند و
ببخشايد و هيچكس را بجرم گذشته كيفرندهد و با اهل عراق با كينه و دشمنى رفتار نكند.و
ياران على(ع)را درهر كجا باشند امان دهد و به هيچيك از شيعيان على آسيبى نرساند.ياران
وشيعيان على(ع)از حيث جان و مال و زن و فرزند در امان باشند و از هر گزندى محفوظ،و
هيچكس متعرض هيچيك از آنان نشود،و هر صاحب حقى به حقش رسد و هر چه ياران على
در هر كجا به دست آورده اند براى آنان محفوظ بماند.و براى حسن بن على(ع)و برادرش حسين(ع)و هيچيك از اهل بيت رسول الله چه در نهان
چه در آشكار هيچ بدى نخواهند و در امنيت هيچيك ازآنان در هيچ منطقه اى اخلال نكنند».برنامه و مشى امام حسن(ع)موفق شد و تا درجه بسيار،ماهيت معاويه و واقعيت منحرف او را
آشكار كرد وقايع و شرايط انتظار نكشيدند تا درآشكار كردن حقيقت او سهيم گردند،بلكه از
روز نخست،مضمون برنامه اش اعلام گرديد و در زمينه هاى گوناگون سياسى ماهيت خود را
آشكار كرد:«بخدا سوگند من با شما براى اين نجنگيدم كه نماز بگذاريد و روزه بداريد و حج بجاى آوريد
و زكات بپردازيد،بلكه به اين منظور با شماجنگيدم كه به شما فرمان دهم.و همانا اين مقام را
خدا بمن عطا كرده درحاليكه شما ناخشنود بوديد.هان،من حسن را اميدوار كردم و
چيزهائى به او دادم و همه آنها زير پاى من است و بهيچ شرطى وفا نميكنم ».با اين اعلان آشكار،مسلمانان دانستند كه برنامه معاويه جز امتداد خطجاهليت چيزى نيست
و با آن برنامه ميخواهد اسلام را ويران كند.نيز دانستندكه امام على(ع)نمودار و نماينده
حقيقى برنامه اسلام بود و حتى تجربه كوتاهش در حكومت و زمامدارى،در نظر توده مردم
اسلامى كه در نهايت بدبختى و تيره روزى مى زيستند،اميد و شكيبائى به آنها بخشيده بود.