برخى مى خواهند از همان آغاز با يك نگاه گذرا به مطالب كتاب بدانند كه جزيره خضرا افسانه است يا واقعيت؟ از اين رو كتاب را به دو بخش تقسيم كرده ايم تا خواننده جايگاه مطالعه اجماليِ خود را راحت بيابد و مطالب را بهتر هضم كند:بخش اوّل ـ سه ادعا: اين بخش ديدگاه كسانى است كه معتقدند جزيره خضرا واقعيت است و مثلث برمودا همان جزيره خضراست و بشقاب پرنده ها در اختيار ساكنان جزيره است .بنابراين, در اين بخش به مسائل ذيل پرداخته شده است:1. اصل داستان جزيره خضرا را بر اساس كهن ترين منابع و بدون هيچ كم و زيادى آورده ايم. با مطالعه اين قسمت, از ادعاى على بن فاضل مازندرانى در مسافرت به جزيره خضرا آگاه مى شويم .2. غير از حكايت جزيره خضرا داستان ديگرى را هم كه (كمال الدين ابن انبارى) نقل كرده از منابع اصلى آورده ايم چون در نقدى كه دانشمندان, بر داستان جزيره خضرا نوشته اند, به نوعى به داستان (ابن انبارى) هم اشاره كرده اند. بنابراين لازم بود كه خوانندگان محترم, اين قصه را هم بدانند .3. دو ادعاى آقاى ناجى نجّار را در خصوص اين كه مثلث برمودا همان جزيره خضراست و نيز صاحب بشقاب پرنده ها ساكنان اين جزيره اند, بر اساس نوشته خود وى عيناً آورده ايم; بدين منظور كه خوانندگان در فضاى نقدها قرار گيرند, چون اگر كسى اصل ادعاها را نداند, در هنگام مطالعه نقد و بررسى ها, سرگردان خواهد شد .با مطالعه اين سه ادعا, شما نيازى به هيچ كتاب تازه و قديمى در خصوص جزيره خضرا و تطبيق آن بر مثلث برمودا نخواهيد داشت, چون هرچه كه در كتاب هاى ديگر هست, به طور گويا در اين جا آمده است .بخش دوم ـ نقد و بررسى: اين بخش در واقع, نقد و ردّ و ابطالِ مطالبِ بخش اول است; يعنى ديدگاه حديث شناسانِ چيره دستى است كه معتقدند اصلِ جزيره خضرا, يك افسانه و داستانِ ساختگى است, پس تطبيق اين مكان خيالى بر مثلث برمودا ـ كه خودِ آن هم بى مبناست ـ نقش بر آب زدن است. هم چنين طرح مسئله بشقاب پرنده ها و اساساً اين گونه مسائل, سوژه هاى ژورناليستى و عوام فريبانه است, و مهم تر اين كه مايه گيرى از دين و اعتقادات در اين گونه موارد, دور از انصاف و وجدان است .