2. عامل فكرى و يا برخوردهاى سياسى: - جزیره خضراء نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جزیره خضراء - نسخه متنی

ابوالفضل طریقه دار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

2. عامل فكرى و يا برخوردهاى سياسى:

اين عامل از شكل حكومت حاكم در دولت هاى آن دوره در ذهن راوى تمركز يافته است .

همان طور كه در آن زمان, در بسيارى از كشورها حكومت به شكل پادشاهى استبدادى بوده و پادشاهان خود حكمروا و فرمانده بوده, مطلق العنان هرچه مى خواستند مى كردند, نه مشاورى داشتند و نه مجلسى و نه نهاد قضايى و قانون گذارى و نه هيچ نهادى ديگر از قبيل نهادهاى اجتماعى رايج در زمان ما, بلكه يا خود پادشاه كارها را انجام مى داده و در هر كارى شركت مى كرده و يا اين كه كارها را رها مى كرده و نسبت به آن ها بى تفاوت بوده است. به همين ترتيب, در ذهن راوى جامعه عادلانه حضرت مهدى & نيز به همين صورت بوده است. با اين كه اين فرمان رواييِ مطلق العنان از روح اسلام دور است, زيرا اگرچه اسلام براى زمامدار جامعه خود, صلاحيت همه جانبه اى در هر گونه دخل و تصرف قائل است, ولى تمام كارها را رئيس مملكت اسلامى خود انجام نمى دهد, بلكه كارها را بين مؤمنين مورد اطمينان تقسيم كرده, هر يك را طبق شايستگى و لياقتى كه دارد به كار مى گمارد: عده اى را قاضى و بعضى را مشاور مى نمايد, و در عين حال تسلط كامل و همه جانبه بر همه دارد .

اين خصوصيت بارز اسلامى را راوى به كلى از خاطر برده و نامى از آن نبرده است. بنابراين, آن جامعه اين خصوصيت بارز را فاقد بوده و نسبت به يك جامعه نمونه اسلامى كامل, كمبود خواهد داشت .

ممكن است به ذهن برسد كه وقتى حضرت مهدى & خود از طريق نامه نگارى و فرستادن نماينده براى كارها, امور اين جامعه را اداره مى كند, ديگر نيازى به اين تشكيلات نيست .

پاسخ اين اشكال اين است كه اين اشراف, مقتضى آن است كه حضرت زمام امر را در مسائل كلى مملكت در دست داشته و نظارت عاليه بر كارها بكند و از طريق مراسله, قانون گذارى و خط مشى فكرى و اجتماعى حكومت را ترسيم كند. اما نظر قاطع دادن در جزئيات امور براى ميليون ها نفر, كارى است كه از طريق نامه نگارى ساخته نيست, مگر اين كه به صورت اعجاز انجام شود كه آن هم براى اداره مملكت و رهبرى و زمامدارى, بعد از اين كه اتمام حجّت شود, راه درستى نيست .

اشكال ديگرى كه به ذهن مى رسد, آن است كه رسول اكرم ْ رهبرى مردم و رياست بر آن ها را به تنهايى انجام مى داد, چه اشكالى دارد كه در هر عصرى رهبر جامعه اسلامى نيز هم چون نبى مكرم عمل كرده و به تنهايى مملكت را اداره كند؟

پاسخ آن است كه بين نبى اكرم و رهبران جامعه به طور عموم و رهبران آن شهرها تفاوت بسيارى است كه دو فرق عمده را در اين جا متذكر مى شويم:

تفاوت اول: مسلمان ها در زمان رسول خدا ْ نسبتاً اندك بوده و نيازهايشان نيز گسترده نبود و سطح زندگى پايين و لذا رهبرى اجتماعى براى يك انسان نابغه, و يك شخصيت كم نظير هم چون رسول اكرم ْ در چنين جامعه كوچك امكان پذير خواهد بود كه بتواند به تنهايى در همه كارها دخالت كند, وليكن وقتى مردم زياد شده, نيازمندى ها فزونى يافت و دولت گسترش پذيرفت, ديگر به تنهايى اداره كردن امكان ندارد, هرچند رهبر نابغه و كم نظير باشد, زيرا محال است در وقت كمى به هزاران مسئله توجه كرد .

تفاوت دوم: رسول خدا جامعه خويش را رو در رو و با حضور در ميان مردم رهبرى مى كرد, در صورتى كه روايت مى گفت كه حضرت مهدى & جامعه خود را از طريق مراسله و نامه نگارى اداره مى نمايد و بديهى است كارى كه از طريق مواجهه و رو در رو مى توان انجام داد, از طريق مراسله و نامه نگارى امكان پذير نيست .


/ 160