اقوال دانشمندان - جزیره خضراء نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جزیره خضراء - نسخه متنی

ابوالفضل طریقه دار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اقوال دانشمندان

بعد از مطالعه نمونه هايى از گزارش هاى مربوط به بشقاب هاى پرنده لازم است بررسى كوتاهى درباره گفتار دانشمندان به عمل آوريم. پيش از آن كه تفسير و توجيه آن ها را بازگو كنيم, يادآور مى شويم كه دانشمندان, تمام ابزار و دستگاه هاى امروزى را در اين باره به كار انداخته اند و از همه آن ها نتيجه مثبت گرفته اند; فى المثل دانشمندان, كامپيوتر را در زمينه بشقاب هاى پرنده استخدام كرده اند و تمام معلومات موجود را به آن داده اند و نتيجه اى كه از آن گرفته اند تأييد وجود بشقاب هاى پرنده است .

دكتر (ژاك واليه), دانشمند و فيزيك دان معروف فرانسه, كه شانزده سال از عمر خود را در اين پديده شگفت سپرى كرده است مى گويد: كامپيوتر تاكنون در حدود هزار فقره رؤيت بشقاب پرنده را قيد كرده است. اين رقم در حدود سيزده درصد بشقاب هايى است كه بيننده هاى آن ها به مراكز علمى مراجعه كرده, رؤيت خود را تقديم نموده اند, اما بشقاب هايى كه ديده شده ولى بيننده ها به مراكز خاص علمى مراجعه نكرده اند بيرون از شمار است.(1)
مجله الف باء مى نويسد: معلوماتى كه به كامپيوتر داده شده, نتيجه مى دهد كه مغزهاى الكترونيكى, واقعيت بشقاب هاى پرنده را اثبات مى كند .

اين مجله مى افزايد: كسانى كه ادعاى رؤيت بشقاب ها را مى كنند, ابتدا با دستگاه هاى كشف دروغ آزمايش مى شوند و گاهى به وسيله خواب هاى مغناطيسى مورد آزمايش قرار مى گيرند. نتيجه آزمايش ها اين بوده كه 95درصد ادعاها راست بوده است.(1)
از آغاز سال 1978 مسيحى برنامه مشتركى توسط ده دولت براى تحقيق در مورد بشقاب هاى پرنده با استخدام كامپيوتر آغاز شده است. دولت هاى ياد شده عبارت اند از: آمريكا, كانادا, بلژيك, فرانسه, دانمارك, نروژ, سوئد, فنلاند, انگليس و آلمان غربى .

رئيس بخش سوئد (بيرتيل كوليمان) اميدوار است كه اين برنامه مشترك بتواند حركت هاى بشقاب هاى پرنده را در نيم كره شمال زير نظر قرار دهد.(1)
از اين خبرها كه جسته ـ گريخته به بيرون از محافل علمى رخنه مى كند, معلوم مى شود كه تحقيق و پژوهش در اين زمينه در كشورهاى مختلف جهان ادامه دارد ولى چه رازى در آن نهفته است كه نتيجه اين تحقيقات به هيچ وجه اعلام نمى شود .

ييكى از مهم ترين سمينارهايى كه در اين زمينه برگزار شده سمينار باشكوهى است كه با شركت صدها دانشمند از كشورهاى مختلف جهان در ارمنستان شوروى برگزار گرديد. در اين سمينار گفته شد: كشف اسرار بشقاب هاى پرنده دگرگونى شگرفى در زندگى انسان بر روى كره خاكى خواهد گذشت.(1)
در اين سمينار از همه كشورهاى جهان خواسته شد كه دست به دست هم داده, طى يك برنامه جهانى, پديده بشقاب هاى پرنده را مورد تحقيق قرار دهند. در اين سمينار دكتر (آ. آدريك) از آمريكا و دكتر (آ. كاراواستتيف) از شوروى و جمعى از ديگر كشورها به عنوان اعضاى اصلى و هسته مركزى اين برنامه انتخاب شدند .

با اين همه اهتمام كه از طرف آكادمى هاى علمى جهان به اين پديده ابراز مى شود, هرگز نتيجه روشنى به دست نمى آيد و در اعلام نتيجه از يك سياست مرموزى پيروى مى شود. هدف اصلى چنين منظور مى شود كه در افكار عمومى تلقين شود كه بشقاب هاى پرنده چيز مهمى نيست و هرگز لزومى ندارد كه در اطراف اش فكر كنند .

پرفسور (ديمترى مارتينوف), رئيس كرسى فيزيك فلكى در دانشگاه مسكو, در مصاحبه اى با خبرنگار تاس مى گويد: بشقاب هاى پرنده چيز تازه اى نيست, همواره مردم اشياى نورانى در آسمان مى ديدند و داستان هايى در اين زمينه در كتاب مقدس آمده است!
سپس مى افزايد: تحقيقات علمى نشان مى دهد كسانى ادعا مى كنند بشقاب هاى پرنده را ديده اند, يا هواپيما, سفينه, بالون ديده اند و يا ستاره هاى نورانى و سنگ هاى سرگردان را ديده اند!
او مى گويد: برخى ديگر از اين ادعاها صرفاً خيال و پندار است كه از انعكاس نور و امثال آن پديد مى آيد و حقيقتى به جز در سطح قوس وقزح ندارد.(1)
آكادميِ (ليف آرتسيموفج) شوروى نيز سخنان او را تكرار كرده مى گويد: سخن از بشقاب پرنده اساس درستى ندارد! و در روزنامه رسمى شوروى بشقاب هاى پرنده به عنوان پندارهاى پوچ و شايعات بى اساس اعلام شده است! در صورتى كه در ماده سوم از پيمان مهمى كه در سى ام سپتامبر 1971 بين آمريكا و شوروى به امضا رسيد, آمده است: (دو كشور متعهد مى شوند كه هرگونه معلوماتى در مورد بشقاب هاى پرنده به دست آورند با كشور هم پيمان تبادل كنند, تا ظهور اين بشقاب ها يا تفسير غلط آن ها موجب بروز جنگ هسته اى ميان دو كشور نگردد.)
اين پيمان را (آندره گروميكو) از طرف شوروى و (وليم دوجرز) از طرف آمريكا امضا كردند.(1)
از متن اين پيمان, كه ده سال پيش توسط وزراى امور خارجه آمريكا و شوروى به امضا رسيده است, به خوبى روشن است كه هر دو كشور وجود بشقاب پرنده را باور كرده اند و از تفسير آن تاكنون فرو مانده اند, ولى به دلايلى نمى خواهند اعتقاد خود را براى همگان شرح دهند, بلكه مى خواهند مردم آن ها را افسانه بپندارند. در صورتى كه خودشان آن چنان جدى تلقى مى كنند كه مى ترسند تفسير غلط آن موجب بروز جنگ هسته اى بشود .

نتيجه مى گيريم كه داستان بشقاب هاى پرنده نيز هم چون حوادث مثلث برمودا ناشناخته مانده, و تاكنون تفسير و توجيه قابل اعتمادى از آن نشده است. در اين جا دانشمندانى هستند كه فرضيه هايى را ارائه كرده اند, تا شايد بتوانند اين مشكل را بگشايند, ولى تاكنون نه تنها مشكلى را نگشوده اند, بلكه بر تعداد مشكلات افزوده اند .

ييكى از اين فرضيه ها, تئورى دو دانشمند زيست شناس (بيولوژيست) به نام هاى: (اف.كالاهان), و (دى.مانكين) است كه مى گويند: هنگامى كه حشرات در حومه مغناطيسى قرار مى گيرند ممكن است آن جا يك نوع خلأ الكتريكى در مكان هاى نزديك به آن نقطه ايجاد شود كه اين خلأ با يك نوع (نور) همراه باشد, و هنگامى كه حشرات از حومه مغناطيسى خارج شدند, آن نور ناپديد شود.(1)
اين دو زيست شناس معتقدند كه بايد يك سلسله شرايط جوى دست به دست هم بدهند تا چنين خلأيى به وجود بيايد .

آن ها مى گويند: ممكن است در پرتو شرايط خاصى حومه مغناطيسى نيرومندى در آتمسفر زمين, همراه با گردبادهاى توأم با رعد ايجاد شود كه موجب چنين خلأ الكتريكى بشود .

آن ها اضافه مى كنند: مايعات موجود در اندام حشرات زنده (هادى) خوبى براى الكتريسيته است و امكان دارد كه پرواز دسته جمعى گروه انبوهى از حشرات, و عبور آن ها از حومه مغناطيسى موجب پيدايش نورى در فضا بشود كه به صورت بشقاب پرنده ديده شود.(1)
اين خلاصه تئورى دو بيولوژيست متعلق به وزارت كشاورزى آمريكاست! ولى نمى دانيم او چگونه غفلت كرده است از اين كه غالب بشقاب هاى پرنده در روز روشن و در هواى صاف و به دور از هرگونه رعد و برق و گردباد و غيره ديده شده اند!
و آيا فراموش كرده اند كه در غالب رؤيت ها, بشقاب ها مدت درازى با هواپيماها سرگرم بوده, بالا و پايين رفته, حركت آن ها را زير نظر داشته اند! و خلبان ها ترديدى نداشته اند كه آن اجسام نورانى در تعقيب اين هواپيماها مى باشند .

و آيا غفلت كرده اند كه آمار رسمى وجود آن ها را اثبات كرده, و كامپيوتر آن را تأييد كرده است .

ييك دانشمند فيزيك دان كه از اساتيد هاروارد است, تئورى ديگرى ابراز كرده مى گويد: بشقاب هاى پرنده چيزى جز اوهام و خرافات نيست كه در شرايط جوى غيرعادى به چشم بعضى ها به اشتباه جلوه كرده, و خبر آن ها در رسانه هاى گروهى بزرگ شده, اين افسانه هاى خبرى را به وجود آورده است!
اين استاد فيزيك, چگونه غفلت كرده است از اين كه اين اجسام نورانى اگر افسانه باشند, پس چگونه در رادار ديده مى شوند و در دوربين هاى عكاسى منعكس مى شوند و در فيلم هاى سينمايى ظاهر مى شوند؟! آيا واقعاً تصور مى كنند كه اوهام و خيالات هم قابل عكس بردارى است و مى تواند در رادار ظاهر شود و دستگاه هاى فراوانى را از كار بيندازد؟!
در اين جا تئورى سومى هست كه مى گويد: بشقاب هاى پرنده سفينه هاى فضايى ديگر كرات منظومه شمسى است كه براى مطالعه كره زمين به سوى كره خاكى فرستاده مى شود .

اين تئورى طرفداران فراوانى دارد و شايد بهترين تئورى باشد, ولى فرضيه صرف است و هرگز دليلى آن را به مرحله ثبوت نزديك نساخته است .

اگر اين تئورى, آن ها را متعلق به خارج از منظومه شمسى بداند, مسئله مشكل تر مى شود, زيرا آمدن آن ها از نزديك ترين ستاره با سرعت سرسام آورى كه دارند بيش از پنجاه ميليون سال وقت لازم دارد .

تئورى ديگرى كه از ساليان متمادى معروف شده, كه اين بشقاب ها, دستگاه هاى جاسوسيِ دولت هاى بزرگ است و نمى خواهند به وجود آن اعتراف كنند, ديگر طرفدارى ندارد و بطلان آن روشن شده است, زيرا خود ابرقدرت ها با تمام امكانات در صدد كشف حقيقت آن برآمده اند و تاكنون توفيقى به دست نياورده اند. ديگر اين كه هيچ دولتى از نظر تكنولوژى به حدى نرسيده است كه شبيه آن ها را بسازد وگرنه هواپيماهاى جنگنده را بر اساس فنى آن ها مى ساختند تا ويژگى هاى آن ها از قبيل سرعت سير, صعود و فرود عمودى, ازكار انداختن دستگاه ها, ناپديد شدن و ديگر مزايا را داشته باشد .

داستان بشقاب هاى پرنده, هم چون حوادث (مثلث برمودا) جزء پديده هايى است كه بشر قرن بيستم از حل آن فرو مانده است .


چه كسى اين بشقاب ها را در اختيار دارد؟!
پس از بررسى ديدگاه ها, اين سؤال مطرح مى شود كه: چه كسى اين بشقاب ها را در اختيار دارد؟

پاسخ به اين پرسش بسيار سخت است و فقط پاسخ مغز متفكر قرن, آلبرت اينشتين, صاحب نظريه معروف نسبيت, ممكن است, گامى به سوى حقيقت و روزنه اى به سوى واقعيت باشد. آن جا كه مى گويد:

(ملتى كه اين اشياى نورانى را در اختيار دارند, گروهى از نژاد بشر هستند كه بيست هزار سال پيش زمين را ترك گفته اند.)(1)
شايد نظريه انيشتين راه گشاى پژوهش گران باشد, و سرانجام به كشف واقعيت منتهى گردد, ولى ضرورتى ندارد كه اين تيره از بشر متعلق به بيست هزار سال پيش باشند, شايد متعلق به هزار و اندى سال پيش باشند .

هم چنين ضرورتى ندارد كه اين گروه كره خاكى را ترك گفته باشند, ممكن است فقط بخش خاكى كره زمين را ترك گفته باشند و در منطقه وسيعى از اقيانوس اقامت گزيده باشند. آن جا كه مثلث برمودا ناميده مى شود و هيچ هواپيما و سفينه اى نمى تواند بر فراز آن به پرواز درآيد و هيچ كشتى اقيانوس پيمايى نمى تواند به حريم آبى آن نزديك شود. شايد آن ها متعلق به وارثان حقيقى اين كره خاكى باشد كه از هزار و اندى سال پيش در پشت پرده غيبت منتظر فرمان الهى است كه ظهور كرده, حكومت واحد جهانى را بنيان گذارد و حكومت عدل الهى را بر اساس عدالت و آزادى حقيقى استوار سازد كه نويد آن در قرآن كريم چنين آمده است: >وَنُريدُ اَنْ نَمُنَّ عَلى الَّذينَ استُضعِفوا فِى الأرضِ ونَجْعَلهُم أئمَّة ونَجْعَلهُمُ الوارِثينَ<.(1) و (1)





/ 160