از اين روايت كه بگذريم, آن چه باقى مى ماند, بحث در مورد مكان حضرت بقيةا ـ ارواحنا فداه ـ است. اين بحث يك بار بر حسب قواعد عمومى ـ به مقتضاى دو نظريه اصلى در زمينه غيبت ـ و بار ديگر بر اساس روايات خاصى كه مى توان در اين مورد بدان ها استدلال نمود, مى باشد .اما نظريه اول, يعنى پنهان شدن جسم حضرت, مقتضى آن است كه مكان امام & به طور كلى ناشناخته باشد, مگر به هنگام مشاهده در جايى كه مصلحت اقتضا كند .اما طبق نظريه دوم, يعنى پنهان نمودن شخصيت و عنوان امام & چنان كه قبلاً روشن ساخته ايم, امكان دارد آن حضرت در هر مكانى كه اراده كند, زندگى نمايد و به هرجا كه مى خواهد برود: چه در شهر و چه در بيابان و صحرا, و يا در دريا و فضا, بدون اين كه كسى را متوجه خويش گرداند و رازى را آشكار سازد, و گفتيم كه شايسته نيست براى آن حضرت & فقط يك جا را براى هميشه و يا در اغلب اوقات در نظر بگيريم, زيرا لازمه آن, عادتاً جلب شدن توجه مردم به شخصيت حقيقى آن و برطرف شدن غيبت وى مى باشد. پس براى رفع شك و ترديد مردم نسبت به خود, بايستى خود را جابه جا سازد و هر مدتى را در يك شهر سكنا گزيند .