داستان بشقاب هاى پرنده
پيش از آن كه داستان هاى بشقاب هاى پرنده و چگونگى ديده شدن آن ها را بررسى كنيم, اشاره كوتاهى به شماره بشقاب هاى ديده شده مى كنيم:تاكنون بيش از سه ميليون بار گزارش مشاهده اشياى نورانى در آمارهاى رسمى و غيررسمى آمده است .اين گزارش ها اثبات نمى كند كه همه تعداد فوق مربوط به بشقاب هاى پرنده بوده است. و اثبات نمى كند كه همه مشاهدات راست بوده است. بلكه پژوهش هاى علمى ثابت مى كند كه در موارد فراوانى اشتباه روى داده است. يكى از اين پژوهش ها مربوط به وزارت دفاع بريتانياست كه 1631 فقره مشاهده اشياى نورانى را مورد تحقيق قرار داده به نتايج زير رسيده است:ـ 750فقره مربوط به موشك هاى هدايت شونده بوده است .ـ دويست فقره مربوط به سفينه هاى فضايى و قمرهاى مصنوعى بوده است .ـ صد فقره مربوط به بالون هاى هسته هاى فضايى بوده است .ـ 170فقره مربوط به ستاره هاى عادى بوده است.(1)از اين آمار نتيجه مى گيريم كه از 1631 فقره مشاهده اشياى نورانى 1320 فقره اش مربوط به بشقاب هاى پرنده نبوده است. فقط 311 مورد بوده كه وزارت دفاع بريتانيا نتوانسته آن را توجيه كند .روى اين بيان, مواردى كه مشاهده اشياى نورانى ادعا مى شود, دو نوع است: يك نوع از آن ها حقيقت دارد و آمار رسمى مراكز علمى جهان آن را گزارش مى دهد. نوع ديگر مواردى است كه به عللى امر بر ادعا كننده مشتبه شده, شهاب, ستاره, و يا هر شىء نورانى را به صورت غيرعادى پنداشته و به عنوان مشاهده بشقاب پرنده ادعا كرده است .از موارد غيرقابل ترديد, يكى موردى است كه آن را پرفسور (هانيك) استاد آسترونومى در دانشگاه نورثوسترن آمريكا, تأييد كرده است. پرفسور هانيك, يوفولوژيست معروفى است كه او را (گاليله يوفولوژى) نامند,(1) و هم چنين پرفسور هارد استاد دانشگاه كاليفرنيا نيز آن را تأييد كرده است .روزنامه نگار معروف (رونالد شيللر) از پرفسور هانيك و پرفسور هارد پرسيد: در مورد هزاران گزارشى كه از ديده شدن بشقاب هاى پرنده رسيده است, به نظر شما كدام يك تشكيك ناپذير است؟ آن ها چند مورد را به عنوان مثال هاى قطعى و ترديد ناپذير بيان كردند كه يكى از آن ها داستان زير است:روز هشتم اكتبر 1973 گروهى از خلبان هاى ورزيده آمريكايى با يك هليكوپتر نظامى در ارتفاع 2500 پايى در هواى روشن و صافى در پرواز بودند كه ناگهان يك شىء نورانى در برابر ديدگانشان پديد آمد كه با سرعت وحشت ناكى به سوى آن ها در حركت بود .كاپيتان (لورنس كوين) براى اين كه با اين جسم برخورد نكند, يك مرتبه پايين آمد و در ارتفاع كمتر از 1700 پايى به پرواز خود ادامه داد. وقتى خلبان ها به بالاى سرشان نگاه كردند, ديدند آن جسم نورانى به فاصله پانصد پا در وسط آسمان ايستاده است .كاپيتان كوين مى گويد: اين جسم از يك ماده معدنى قرمز ساخته شده, و طول آن بين پنجاه الى شصت قدم بود. قسمت عقب اين جسم دنباله اى از نور خيره كننده داشت كه از آن فاصله كابين هليكوپتر را غرق در نور ساخته بود .كوين مى گويد: پس از اين كه در حدود يك دقيقه بالاى سر ما ايستاده بود, يك مرتبه با سرعت سرسام آورى از ما دور شد, ولى كوچك ترين صدايى از آن شنيده نمى شد .كاپيتان كوين مى افزايد: هنگامى كه آن شىء نورانى از ما دور مى شد يك مرتبه متوجه شدم كه عقربه ارتفاع سنج 3500 پايى را نشان مى دهد, در حالى كه يك لحظه پيش 1700 را نشان مى داد و من دستى به دستگاه هاى اوج گيرى نزده بودم, بلكه براى گريختن از آن جسم من هنوز در صدد فرود بودم!
مجله الوطن العربى اضافه مى كند كه در مدت ديده شدن آن جسم نورانى, راديو از كار افتاده بود!
مجله الكفاح العربى مى پرسد: آيا به هنگام مشاهده آن جسم نورانى چه عاملى باعث شده كه هليكوپتر على رغم فرودش به سوى آن جسم كشيده شود؟ آيا هليكوپتر در حومه مغناطيسى آن جسم قرار گرفته است؟ احدى پاسخ آن را نمى داند!
اين يك نمونه از داستان هاى ترديد ناپذير بشقاب هاى پرنده بود .در اين جا نمونه هاى ديگرى هست كه خود دانشمندان يوفولوژيست به چشم خود ديده اند, مانند فيليپ كلاس, ستاره شناس و يوفولوژيست معروف و امثال او .