تناقضاتى كه راه حلّى براى آن ها نيست - جزیره خضراء نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جزیره خضراء - نسخه متنی

ابوالفضل طریقه دار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تناقضاتى كه راه حلّى براى آن ها نيست

نكته عجيب در مورد داستان جزيره اين است كه: روايت مورد بحث از طريق كشف خطّ (فضل بن يحيى) نقل شده است .

مرحوم سيد هاشم بحرانى (متوفى 1107ق.) و هم چنين علامه مجلسى (متوفى 1110ق.) در نقل خود, به كشف مذكور تصريح فرموده اند. با اين همه بين دو نقل, تناقض ها و اختلاف هاى آشكارى وجود دارد همان طور كه بين روايت با متنى كه شهيد تسترى بعضى از آن را به عنوان داستان جزيره خضرا نقل فرموده تناقض هاى ديگرى وجود دارد. ما در اين جا به موارد ذيل مى پردازيم:

الف) شهيد قاضى تسترى صراحتاً فرموده اند: (بين شهرى كه (على بن فاضل) در آن مريض شد با جزيره معروف شيعيان پانزده روز راه فاصله بوده است كه دو روز آن از بيابان بى آب و علف گذر مى كند ولى بقيه راه آباد مى باشد و شهرهاى زيادى و متصل به هم دارد.)(1)
ولى مرحوم مجلسى در همان متنى كه گذشت و هم چنين سيد هاشم بحرانى(1) مى فرمايند: (فاصله, 25روز بوده كه دو روز آن از مسير بدون آب و آبادى عبور مى كند و بعد از آن شهرها به يكديگر پيوسته اند ….)
ب) در نقل مرحوم مجلسى آمده است كه: تعداد فرماندهان و ياوران حضرت ولى عصر (عج) سيصد نفرند و تنها سيزده ياور ديگر لازم است, در صورتى كه در متن روايت بحرانى آمده كه: تعداد آن ها 311 نفر است و تنها دو نفر باقى مانده اند.(1)
ج) نقل مرحوم مجلسى صراحت دارد بر اين كه على بن فاضل گفت: در جزيره خضرا فقط نام اين پنج نفر از علماى شيعه مطرح بود:

1. سيد مرتضى;

2. شيخ ابوجعفر طوسى;

3. محمدبن يعقوب كلينى;

4. ابن بابويه;

5. شيخ ابوالقاسم جعفر بن سعيد حلّى .

ولى در نقل بحرانى, تصريح مى كند كه نام سه نفر از علماى شيعه مطرح بود:

1. شيخ ابوجعفر طوسى;

2. سيد مرتضى علم الهدى;

3. شيخ ابوالقاسم جعفر بن اسماعيل حلّى .

و مى گفتند شيخ ابوالقاسم حلّى در شانزده مسئله با شيخ طوسى مخالفت فرموده و در اين مسائل حق با شيخ طوسى است.)(1)
د) در همين متن گذشته اختلاف ديگرى به نظر مى رسد كه بايد مورد توجه قرار گيرد و آن اين كه در نقل مجلسى مى گويد: (جعفربن سعيد حلّى) ولى در نقل بحرانى مى گويد: (جعفربن اسماعيل حلّى) .

هـ) در نقل مجلسى آمده كه: (پس چون روز شانزدهم حركت ما بر روى دريا فرا رسيد, آب را سفيد مشاهده كردم.)
ولى در نقل مرحوم بحرانى اين طور آمده كه: (پس پنج روز در دريا حركت كرديم و چون روز ششم فرا رسيد آب را سفيد مشاهده كردم.)(1)
و) روايت مرحوم مجلسى مى گويد: (سيد شمس الدين به على بن فاضل, گندم و جو بخشيد پس او آن ها را به صد وچهل دينار طلا فروخت.)
ولى در روايت بحرانى آمده است كه: (او آن گندم و جو را به 25دينار طلا و به همين مقدار درهم نقره فروخت.)(1)
ز) در نقل بحرانى تناقض ديگرى به چشم مى آيد چون در يك جا, على بن فاضل به شمس الدين محمد عالم مى گويد: (آيا تو امام را ديده اى, او جواب داد: نخير ولى پدرم او را ديده است.)(1)
پس از اين سؤال و جواب, روايت اين طور ادامه مى يابد كه: (سيد شمس الدين به من گفت امام & در آغاز هر سالى كنار اين گنبد تشريف مى آورند و گرد آن حضرت جمع نمى شوند مگر مخلصين. به او گفتم: شايد شما هم جزء آن ها باشيد؟ پس گريه كرد و گفت: اگر خدا بخواهد.)(1)
پس با توجه به اين كه سيد شمس الدين نايب خاص امام زمان (عج) در اين جزيره است معلوم مى شود كه لابد حضرت را ديده است, چون چه كسى براى ديدن امام شايسته تر از اوست. علاوه بر اين, جواب او هم ظهور در اثبات دارد. بنابراين اگر ما جواب او را با ديده ارزش و اعتبار بنگريم بين اين پاسخ و پاسخ قبلى او تناقض آشكار مى شود .

ح) در نقل مرحوم مجلسى ذكر شده است كه شمس الدين پنج درهم از درهم هاى مخصوص جزيره به على بن فاضل عطا كرد. على بن فاضل هم گفت: (من اين درهم ها را براى بركت در پيش خود محفوظ داشته ام.)
ولى در روايت بحرانى مى گويد: (على بن فاضل به نقل از شمس الدين چنين مى گويد: برايم يادآورى كرد كه: در اين جزيره هيچ درهمى وارد و يا خارج نمى شود و درهم هاى آن ها همان حواله هايى است كه بر آن مقدار حواله نوشته شده است ….)(1)
ط) در روايت مجلسى با صراحت مى گويد: (وقتى على بن فاضل دانست كه هنوز چهار ماه تا آمدن آذوقه از جزيره خضرا باقى مانده, به جهت طولانى بودن مدت, ناراحت شد و در مدت چهل روزى كه پيش آنان اقامت داشت روز و شب را جهت زود آمدن آن ها, به درگاه خدا دعا مى كرد و در عصر روز چهلم به كنار دريا رفت و در جهت مغرب نگاه كرد و شبحى از دور ديد و….)
در حالى كه روايت بحرانى مى گويد: (او مدت يك هفته نزد آنان اقامت كرد و بعد به طرف دريا رفت, از فاصله دور شبحى را مشاهده كرد….)(1)
آن چه را كه در مورد تناقض ميانِ نقل هاى مختلف داستان جزيره گفتيم تا حدودى كفايت مى كند. گرچه ممكن است شخص آگاه, با مطالعه و دقت نظر و مقايسه متن هاى مختلف با يكديگر, موارد ديگرى را هم بر اين ها بيفزايد .

دقت در اين تناقض ها, با توجه به اين كه ما مى دانيم مأخذ هر دو منبع نوشته اى است كه به خط (طيبى) يافت شده, اين سؤال را مطرح مى كند كه چگونه متن يك روايت تا اين مقدار تفاوت كرده و اين تناقض هاى روشن در آن پيدا شده است؟


/ 160