با چشم پوشى از تناقض بين روايت مجلسى و بحرانى در مورد تعداد كسانى كه از ياوران حضرت امام زمان & به دنيا آمده و آنان كه هنوز متولد نشده اند به نكته قابل توجه ديگرى برمى خوريم و آن اين كه مرحوم بحرانى به نزديك بودن ظهور فرج در همان زمان اشاره كرده و مى گويد: (تنها دو نفر از ياوران حضرت باقى مانده اند و فرج آن حضرت نزديك است)(1) با اين كه از آن زمان تاكنون بيش از هفت قرن گذشته و هنوز حضرت & ظهور نفرموده اند .علاوه بر آن, حديث ديگرى را براى خوانندگان خود مى آوريم كه ياوران حضرت و نام آن ها و هم چنين شهرهايشان را كاملاً توضيح داده و حتى بيان مى كند كه آن ها در زمان ظهور حضرت & از بسترها و منزل هاى خود ناپديد شده و به آن بزرگوار در مكه مى پيوندند .بنابراين آيا اين حديث راجع به افرادى كه متولد شده اند سخن مى گويد يا از آنان كه در آينده متولد خواهند شد! اگر فرض كنيم آن ها به دنيا آمده اند پس آيا تا وقت ظهور آن حضرت & عمر خواهند نمود يا خواهند مرد و خداوند آن ها را دوباره براى نصرت حضرت, زنده و مبعوث مى كند .و مقصود از اين جمله كه آن ها در زمان ظهور حضرت از بستر آسايش خود ناپديد خواهند شد چيست؟ آيا مقصود همان بسترهاى آسايشى است كه در كشورها و يا شهرهاى مختلف دارند؟ يا منظور, تنها جزيره خضراست؟! و آيا آنان تاكنون ازدواج كرده و داراى فرزند شده اند يا نه؟و هم چنين چرا دو نفر يا سيزده نفرِ باقى مانده هنوز به دنيا نيامده اند تا با برادرانشان, در حال انتظار فرج و قيام آن حضرت & زندگى كنند؟و چرا تولد اين 313نفر تا نزديك ظهور آن حضرت به تأخير مى افتد؟ و نقش آن ها در تمام اين مدت طولانى چيست؟و سؤال هاى ديگرى كه با ملاحظه روايت جزيره خضرا, در ذهن خواننده نقش خواهد بست .