دروغ تحريف قرآن - جزیره خضراء نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جزیره خضراء - نسخه متنی

ابوالفضل طریقه دار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دروغ تحريف قرآن

در روايت اين نكته با صراحت بيان شده كه: [على بن فاضل مازندرانى از سيد شمس الدين مى پرسد: اى سرور من, چرا ميان بعضى از آيات قرآن, ارتباطى نيست. سيد شمس الدين پاسخ مى دهد كه:] علت عدم پيوستگى و اتصال بين آيات شريفه قرآن اين است كه ابوبكر, قرآنى را كه اميرالمؤمنين جمع آورى كرده بود نپذيرفت و لذا مسلمين را فرا خواند و خطاب به آنان گفت: (نزد هركس آيه يا سوره اى از قرآن وجود دارد, پيش من بياورد.) پس گروهى مانند: ابوعبيدةبن جراح و عثمان و سعدبن ابى وقاص و معاوية بن ابى سفيان و عبدالرحمان بن عوف و طلحةبن عبيدا و ابوسعيد خدرى و حسان بن ثابت و جمع ديگرى از مسلمين, نزد خليفه آمدند و قرآن را جمع آورى كردند و آياتى كه كارهاى خلاف آنان را كه بعد از وفات پيامبر ْ مرتكب شده بودند برملا مى ساخت حذف كردند, از اين رو قرآن را ناپيوسته و بدون اتصال مى بيني….)
ما در مقابل اين ادعا مى گوييم:

1. ما در كتابِ حقائق هامة حول القرآن الكريم با دلايل محكم و برهان هاى روشن, ثابت كرديم كه قرآن كريم از هرگونه تحريف به نقصان يا به زياد نمودن, مبراست و مقتضاى وعده الهى در آيه شريفه قرآن نيز مصون بودن اين كتاب از تحريف است; آن جا كه مى فرمايد: >إنّا نحن نزّلنا الذِكر وإنّا له لحافِظون(1)<; البته ما قرآن را بر تو نازل كرديم و ما هم او را محفوظ خواهيم داشت .

از يك طرف همه مسلمين بر اين مطلب اتفاق دارند كه حداقل در اين آيه شريفه تحريفى رُخ نداده است و از طرف ديگر, آيه شريفه بر محفوظ بودن قرآن از راه يافتن هرگونه تغيير و تبديل به وسيله زيادى يا نقصان, دلالت دارد .

اگر كسى ادعا كند كه در صادق بودن آيه شريفه, همين نكته كافى است كه خداوند قرآن را پيش بعضى از افراد, حفظ فرموده باشد گرچه بقيه قرآن ها يعنى قرآن هايى كه در اختيار مردم قرار دارد تحريف شده باشند, سخنى باطل و غيرقابل قبول است, چراكه هدف از نازل فرمودن قرآن, هدايت و راهنمايى مردم و تفكر و دقت در آيات آن است:

>لا§رَيب فيه هديً للمتقين(1)<; اين كتاب بى هيچ شك راهنماى پرهيزكاران است .

>ليدّبّروا آياتِه(1)<; تا امت در آيات آن تفكر كنند .

>أفلا يتدبّرونَ القُرآنَ ام على قُلوبٍ أقفالُها(1)<; آيا منافقان در آيات قرآن تفكر نمى كنند يا بر دل هايشان قفلِ [جهل و نفاق] زده اند .

و اين مطلب, مسلم است كه امر هدايت يا انديشه در آيات قرآن, مخصوص يك فرد يا يك گروه نيست و حفظ قرآن هم بايد براى رسيدن به چنين هدفى باشد. بنابراين قرآن, در صورت تحريف, كتاب هدايت و يا كتابى كه در آن شك و ترديدى راه نيابد نيست. همان گونه كه ديگر نمى توان كسى را به خاطر عدم انديشه و عدم تعمق در آيات آن سرزنش و نكوهش كرد .

هم چنين ادعاى اين كه بگوييم, شايد تحريف, تنها در آياتى صورت گرفته كه در هدايت مردم تأثير ندارد, هم مورد قبول ما نيست, چون هدف دشمنان و منافقان از تحريف قرآن, ضرر رساندن به جنبه هدايتى آن است; به اين معنا كه مى خواهند جنبه هدايتى داشتن قرآن و بى ترديد بودن آن را در هدايت انسان ها زير سؤال ببرند .

2. بر مطالب گذشته بايد اين نكته را هم افزود كه: اهتمام و توجه زياد به قرآن و نوشتن و حفظ و تعدد نسخه ها و شيوع آن در بين مسلمين از زمان پيامبر اكرم ْ و زير نظر مستقيم پيامبر قرار داشتن قرآن تا حدى بود كه تبديل و تحريف قرآن را به يكى از امور محال و ممتنع مبدّل مى ساخت .

براى روشن ترشدن مطلب كافى است به ياد داشته باشيم كه هنوز كم تر از سى سال از وفات پيامبر اكرم نگذشته بود كه قرّاى قرآن, به ده ها هزار نفر مى رسيدند.(1)
بنابراين چگونه فردى جرأت مى كند چنين جنايت بزرگى را مرتكب شود با توجه به اين كه هنوز صحابه بزرگوار و نيكوكار پيامبر و غير آن ها وجود داشتند. چنين كسانى ـ بدون شك ـ موجب آشوب و فتنه اى بزرگ مى شدند كه ديگر نمى توانستند آن را فرو نشانند و نيز چنين كسى كه هواى نفس او را وسوسه كرده و به اين دام خطرناك سوق داده است مورد لعن تاريخ در همه زمان ها و همه نسل ها قرار خواهد گرفت .

ما خوانندگان را به كتاب خود به نام حقائق هامّة حول القرآن الكريم ارجاع مى دهيم, زيرا آن چه كه براى بطلان ادعاى تحريف قرآن لازم بوده, در آن كتاب آورده ايم و هم چنين آن جا ثابت كرده ايم كه ادعاى تحريف قرآن, توسط دشمنان دين و به قصد خدشه دار كردن قداست قرآن و افتراى بر آن مطرح شده است .

3. گرچه نام كسانى كه در روايت آمده ممكن است در آن موقع حاضر شده و احياناً در جمع آورى قرآن شركت كرده باشند; ولى نام كسى كه در روايات ديگر به عنوان مسئول رسمى جمع آورى قرآن از طرف خلفا بوده, در اين جا ذكر نشده است, همان گونه كه در اين روايت ذكرى از ابن مسعود و ابّى بن كعب و معاذ بن جبل نشده است; كسانى كه با قرآن و قرائت و حفظ آن, بسيار آشنا بوده و نامشان در برخى روايات ديگر ذكر شده است و حتى تأكيد كرده اند كه اين افراد مقام و موقعيت قابل توجهى در جريان جمع آورى قرآن داشتند كه توسط خلفا تعيين شده بود .


/ 160