داستان جزيره خضرا در امالى شهيد - جزیره خضراء نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جزیره خضراء - نسخه متنی

ابوالفضل طریقه دار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

داستان جزيره خضرا در امالى شهيد

قاضى تسترى(ره) در كتاب المجالس خود نقل مى كند كه شهيد(ره) در برخى از (امالى) خود, داستان جزيره را روايت كرده است(1), اما مرحوم قاضى براى ما توضيح نداده اند كه آيا ايشان با چشمان خود اين مطلب را در امالى شهيد ديده اند يا اين كه به نقل واسطه هايى اعتماد نموده اند كه در صورت اخير, ما براى اطمينان به صحت روايت يا حداقل براى گمان به درستى آن بايد آن واسطه ها را بشناسيم .

علاوه بر اين, مرحوم مجلسى(ره) براى نقل داستان جزيره, يك فصل, ويژه مطالب نادر, باز مى كنند.(1) در صورتى كه اگر چنين روايتى را از شهيد(ره) ديده بود, آن را در فصل هاى ديگر مى آورد و لزومى نداشت باب جداگانه اى به عنوان (نوادر) باز كنند, با اين كه مرحوم مجلسى با صراحت مى فرمايند كه: (تمام كتاب ها و نامه ها و سؤال و جواب هاى شهيد(ره) را نزد خود داشته است.)(1)
بنابراين بسيار بعيد است كه شهيد(ره) املا يا نوشته اى داشته و مرحوم مجلسى به آن دسترسى پيدا نكرده باشند; مخصوصاً با توجه به تلاش فراوانى كه ايشان در يافتن منابع مى فرموده اند. هم چنين با توجه به اين كه هيچ كدام از منابع تاريخى مربوط به شرح حال و زندگى شهيد, اشاره به چنين داستانى در نوشته ها و يا املاهاى شهيد نكرده اند.(1)
و احتمال اين كه املاى مورد بحث, در ضمن بعضى از كتاب هاى او آمده صحيح نيست, زيرا اين احتمال در غير مجموعه هاى (شيخ محمد على جبعى) مردود است, به علت آن كه بيشتر نوشته ها و كتاب هاى شهيد(ره) معروف و مشهور است هم چنان كه مرحوم مجلسى(ره) در اول كتاب بحارالانوار متذكر شده اند.(1) در مجموعه گردآورى شده توسط شيخ محمد على جبعى هم چنين داستانى وجود ندارد .

و نيز احتمال اين كه داستان جزيره در مجموعه هايى شامل موضوعات پراكنده و متفرقه, آمده باشد صحيح نيست, چون مرحوم مجلسى تصريح مى فرمايند كه: اين داستان را در هيچ كتاب معتبرى نيافته است و به همين جهت, آن را در باب (نوادر) نقل مى فرمايد.(1)
بر فرض كه از همه اين اشكال ها صرف نظر كنيم و سند بودن روايت را بپذيريم دليلى براى اعتماد به (رجالِ سند) نداريم و اگر راجع به همه آن ها بحث و اشكال نكنيم در شخص (على بن فاضل) مسلماً بحث و اشكال مطرح مى شود. البته اين بحث را به آينده موكول مى كنيم .


/ 160